وى را شافعى پنداشته اند! ولى از علماى شيعه كسى در تشيع او اندك ترديدى نكرده است، مگر صاحب روضات در سده اخيركه بر اساس برخى شبهات، ضمن شرح حال رازى، وى را سنّى قلمداد كرده، ۱ گرچه در جاى ديگر روضات ۲ تصريح به شيعه بودن وى نموده است. ميرزاى نورى در خاتمه مستدرك جانانه به دفاع از قطب پرداخته و تشيع او را ثابت كرده و به شبهات روضات به طور گسترده پاسخ داده است. ۳
تأليفات
از آثار او است:
1. لوامع الأسرار فى شرح مطالع الأنوار؛ مشهور به شرح مطالع كه در تاريخ دهم جمادى الاولى سال 728 نگارش آن پايان پذيرفته است. متن كتاب كه در علم كلام و منطق است، از قاضى سراج الدين محمود بن ابى بكر ارموى متوفاى 682 است. بخش منطق كتاب قرنها است كه در حوزه هاى علميه كمابيش تدريس مى شود و بارها به طبع رسيده است. ۴
2. تحريرالقواعد المنطقيّة؛ معروف به شرح شمسيّه، متن ازنجم الدين عمر بن على قزوينى متوفاى 675 است. مؤلف از تأليف اين شرح در جمادى الآخره سال 729 فارغ شده است. اين كتاب نيز سالها است كه متن درسى حوزه هاست و بارها در ايران، هند، مصر و... چاپ شده است.
3. المحاكمات بين شرحى الاشارات؛ اين كتاب همچنان كه از نامش پيدا است، محاكمه و داورى است بين شرح خواجه نصير الدين طوسى و شرح فخر رازى بر
1.روضات الجنات، ج۶، ص ۳۸.
2.روضات الجنات، ج۴، ص ۳۵.
3.رك: مستدرك، ج۳، ص ۴۴۷ـ۴۵۹.
4.كشف الظنون، ج ۱، ص ۹۵؛ الحقائق الراهنه، ص ۲۰۱.