239
بزرگان ری ج1

تنبيه بر يك اشتباه

از اين بيانات معلوم شد اينكه استاد دانشمند جناب آقاى اقبال(دام مجده) در ترجمه قوامى گفته اند كه قوامى تخلّص خود را از قوام الدين دوم يعنى پسر قوام الدين سابق الذكر فراگرفته است اشتباه است و سبب آن همانا عدم اطلاع ايشان بر مضمون قصيده مندرجه در ديوان قوامى بوده است.

محتمل است كه قوامى اوائل نيمه دوم قرن ششم را نيز درك كرده باشد.

توضيح اين اجمال آنكه قويا گمان مى رود كه مراد از نجم الدين مذكور در اين بيت(رجوع شود به ص 24 ديوان):

ايا نجم دين گر تو احسان كنىهمه درد را جمله درمان كنى
خواجه حسن نجم الدين گماشته شاه غازى نصرت الدين رستم بن على ملك مازندران باشد كه از جانب او به عميدى شهر رى منصوب و در آنجا مقيم بوده است.
ابن اسفنديار در تاريخ طبرستان تحت عنوان «آمدن سليمان شاه به مهمانى اصفهبد» گفته:
و پيش از اين ياد رفت در اول مجلّد كتاب كه شاه غازى چون سلطان


بزرگان ری ج1
238

قريب نقل خواهد شد.
2. آن كه قوامى عزّالدين يحيى پسر شرف الدين محمد را كه از اكابر عالم و مفاخر زمان خود بوده است مدحى نگفته است و عادةً بسيار مستبعد است كه قوامى زمان او را دريافته باشد و با او در يك شهر سكونت داشته باشد و وى را مدحى نگويد. بلى از بيتى برمى آيد كه اشارتى به عزّالدين داشته باشد(رجوع شود به صفحه 77 ديوان؛ س 2 و ص 233).

  • نام منبع :
    بزرگان ری ج1
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 108139
صفحه از 360
پرینت  ارسال به