243
بزرگان ری ج1

مناقب خوانان را مى بيند كه مناقب مى خوانند فضائل خوانان ۱ را نديدى كه بيكار و خاموش نباشند و هر كجا خمّارى و قمّارى باشد كه در جهانش بهره نباشد و به حقيقت نه فضل بوبكرداند و نه درجه على شناسد براى دام نان و نام بيتى چند در دشنام رافضيان از بر كرده است و مسلمانان را دشنام مى دهد و آنچه مى ستاند به خرابات مى برد و به غناوزنا مى دهد و بر سبلت مجبّران و قدريان مى خندد و اين قاعده نونيست كه مناقبى و فضائلى در بازارها مناقب و فضائل خوانند اما ايشان همه عدل و توحيد و نبوّت و عصمت خوانند و اينان همه جبر و تشبيه و لعنت.
و نيز او در همان كتاب گفته (ص 40 ـ 41):
آنگه گفته: «و به قول شاعر كان بد اعتقاد بى نماز مفسد خمّار كه شعرهاى ركيك گفته اند و در بازارها جمع شده مى خوانند و اين خواجگان رافضى كافر كيش احمق روش عوّان طبع ابله دمدار بى تميز بادلهاى پرغلّ و غش و كين جمع شده بر آن دروغ معتكف بوده آن بهتانها را به جان خريدار شده و آن محالات را در هيچ تاريخ و اثرى نباشد».
و ضمن جوابهايى كه داده گفته است:
و آنچه گفته است كه: «شعراء مفسد و بى نماز باشند»، عجب است كه خواجه خود انبيا و ائمه را معصوم نگويد و نداند چگونه شاعرانش معصوم مى بايند، كدام شاعر است كه او به لهو و طرب مشغول نشده است از رودكى و عنصرى و منجيك و معزّى و برهانى و غير ايشان، پس شعراى شيعه را با ايشان قياس بايد كردن و اين تهمت ننهادن كه ما در ايشان دعوى عصمت نكرده ايم.

1.از اين عبارت صريحا برمى آيد كه در آن دوره مناقب خوان بر مداح شيعه اطلاق مى كرده اند و فضائل خوان بر مداح سنى.


بزرگان ری ج1
242

ص 113) و نص عبارت او اين است:
و خواجه حسن نجم الدين وزير پدر را چندان چوب فرمود زد كه مرده از پيش او برداشتند و چون معلوم شد كه وى وزير هم بوده است تشبيه او به آصف بن برخياوجه تأييد ديگر براى تقريب مطلوب ما خواهد بود چنان كه مخفى نيست.
بارى در اوايل تعليقات كتاب نيز ذكر كرديم كه محتمل است كه قوامى در موقع وفات شاه غازى يعنى سال 558 زنده بوده و مرثيتى در حق او گفته باشد(رجوع شود به ص 178 ديوان).
ليكن پوشيده نماند كه اگر قوامى اوائل نيمه دوم قرن ششم را نيز درك كرده باشد همانا از حدود عشره اول اين نيمه يعنى از ما بين 550 تا 560 خارج نخواهد بود به سبب دو قرينه گذشته كه ياد كرديم. هذا ما عندنا، واللّه أعلم بحقيقة الحال.

قوامى از مناقب خوانان، يعنى مداحان شيعه بوده است

اثبات اين مدّعا محتاج به تمهيد مقدّمه اى است و آن اينكه:
نصير الدين عبد الجليل رازى(ره) در كتاب شريف النقض گفته(ص 33):
آنكه گفته است(يعنى مؤلف فضائح الروافض) كه: «در بازارها مناقب خوانان گنده دهن فرا داشته اند كه مامنقبت اميرالمؤمنين مى خوانيم و همه قصيده هاى رافضى و امثال او مى خوانند و صفات تنزيه كه خداى راست و صفت عصمت كه رسولان خداى راست و قصّه معجزات كه الا پيغمبران را نباشد به شعر مى خوانند و بر على ابى طالب مى بندند».
اما جواب اين فصل آن است كه عجب است از خواجه كه در بازارها

  • نام منبع :
    بزرگان ری ج1
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 108153
صفحه از 360
پرینت  ارسال به