(اسيد سولفوريك) و الكحول (الكل) را به وى نسبت داده اند ۱ . رازى به سبب سر و كار يافتن با ادويه و عقاقير به درد چشم مبتلا شد. اين ناراحتى او را به سوى مداوا كشانيد. كحّال پانصد دينار دست مزد طلبيد. رازى گفت: كيميا اين است ؛ و از آن پس به آموختن طب پرداخت. در پاره اى از منابع آمده كه وى در جوانى عود مى نواخت، و كار علمى را پس از آنكه به چهل سالگى رسيد آغاز كرد ۲ . ظاهراً استاد وى در طب على بن رين طبرى مصنف فردوس الحكمه بود ۳ . وى در اين فن به غايتى رسيد كه تصانيفش در اين علم ناسخ مولّفات پيشينيان شد، و كتابهايى پر ارج تأليف كرد كه اغلب به زبان لاتينى ترجمه گرديد، و در كتابخانه هاى معتبر اروپا موجود است، و آثار وى در اين رشته به نزد يهوديان و مسيحيان نيز مانند مسلمانان مهم مى آمده و تا قرن هفدهم ميلادى حجّت بلا معارض بوده است. عمده آن كتب بدين شرح است:
1. الجامع الكبير معروف به الحاوى، كه ظاهراً صورت تعليقاتى را داشت، و پايان نيافته و از مسوّده به مبيّضه آورده نشده بوده است، و شامل همه اقوال يونان و روم و هند و عرب است، و بزرگ ترين تأليف رازى است. رازى پانزده سال اخير عمر خويش را صرف فراهم آوردن مطالب اين كتاب كرد ۴ كه در سى مجلد گرد آمد. چون رازى در گذشت ابوالفضل بن العميد بر آن دست يافت، و به اهتمام شاگردان
1.كنزالحكمه، ترجمه نزهة الارواح، ج ۲، ص ۲۹ ؛ سيرة الفلسفية، مقدمه محققانه دكتر محقق، ص ۴. در باب كشف اسيد سولفوريك و الكل، و نسبت آنها به وى اقوالى است، كه مقامْ ذكر آنها را بر نمى تابد.
2.العبر، جزء ثانى، ص ۱۵۰، س ۷؛ شذرات الذهب، ج ۲، ص ۲۶۳.
3.هفت اقليم، ج ۳ ص ۱۸ ؛ كنزالحكمه، صحيفه فوق ؛ سيرة الفلسفيه، مقدمه دكتر محقق، ص ۴، ۶۰۵. چون على بن رين به سال ۲۴۰ درگذشت، پاره اى از دانشمندان شاگردى رازى را به نزد وى قبول ندارند.
4.السيرة الفلسفيه، ص ۱۰۲، س ۱۲.