از سخنان او است كه گفت: «اگر توانى به غذا معالجه كنى زنهار به ادويه مكن ؛ و اگر به داروى مفرد توانى به مركب مكن». ۱
سخنى در باب بيمارستان رى، و تاريخچه و محل احتمالى آن
محققان داخلى و خارجى كه از ديرباز در احوال محمد زكرياى رازى بحث و تحقيق كرده اند، و درباره وى به انواع سخن گفته اند، هيچ يك را به موضوع بيمارستان رى ـ كه رازى اداره آن را متكفّل بوده ـ و اطلاعات مربوط بدان، از قبيل تاريخچه و نام بنيان گذار و محل اين بيمارستان اشارتى نيست. نگارنده گرچه در طى مطالعات خويش در اخبار اين شهر، در اين زمينه هيچ گونه تصريحى نيافت، ليكن به مدد دلالت روايات و اخبار رى و قرائن و شواهد و آثار چنين استنباط مى كند، كه گويا ظاهراً مى توان محل اين بيمارستان را در جنوب شرقى شهر رى باستان، و ايجاد آن را به زمانهاى پيش از اسلام، و بنيان گذار آن را مغان پنداشت ؛ اينك بيان اين دعوى با اختصارى تمام:
رى قبل از اسلام در اطراف و نواحى جنوبى چشمه على شهر رى فعلى، در پهنه واقع ميان باروى عظيمى كه به روزگاران پيش از اسلام احداث گرديده، در كنار كوه رى (كوه بى بى شهر بانوى كنونى)، و در سوى مغرب و جنوب غربى آن واقع بوده است، و آن بخش را در دوره اسلامى رى برين يا رى عليا مى گفته اند، در برابر رى عهد اسلامى در جنوب كوه رى، كه آن را رى زيرين يا رى سفلى مى ناميده اند.
در اثبات اين دعوى و تعيين اين محل علاوه بر همه دلائل و قرائن و نصوص و روايات كه در مجلد اول رى باستان؛ صحائف 11ـ15 و 24ـ27 و 167ـ172 درج افتاده، دو دليل پرارج ديگر نيز به دست است:
نخست آنكه جنگ مردم رى با اعراب در فتح اين شهر، در دامن كوه رى در كنار