351
بزرگان ری ج1

در اين تفسير نقل و شرح احاديث نبوى يا تمسّك و استشهاد بدانها قابل توجه است. اين نكته مسلم است كه احاديث همچون آيات قرآن در خدمت تأويلات و يا تأييد اصول نظرى وى به كار گرفته شده است؛ گرچه مى توان براى تعدادى از احاديثى كه در اين تفسير آمده است مستنداتى حداقل در سطح كتاب هايى مانند صحيح بخارى و يا مسلم و يا ساير مسانيد و صحاح اهل سنت يافت. اما بدون شك بخش مهمى از اين احاديث، روايات صوفيه است. به عبارتى، گرچه انعكاس اين احاديث در تفسير شيخ نجم الدين رازى و يا حتى در ديگر كتاب او يعنى مرصادالعباد حاكى از استغراق ذهن وى در سنّت نبوى است، امّا مسلم است كه براى بسيارى از اين احاديث اصل و مستند قابل اعتمادى يافت نمى شود. شايد بتوان رمز اصلى استفاده از چنين رواياتى را در اين تفسير به عدم تعلّق آنها به حلال و حرام و يا، بى ارتباط بودن آنها به احكام شريعت دانست. اين نكته باعث گرديده تا نجم الدين رازى با همه الزامى كه نسبت به شريعت دارد، نقد متن روايت و اسانيد آن را جدى نگيرد، مرورى به تفسير او نشان مى دهد كه روايات عرفانى و يا احاديث قدسى در تفسير او غالبا به عنوان شواهد و قرائن گفتار او به كار رفته است و وى بدون نقد و يا نظرى به آنها به ديده قبول مى نگرد. رواياتى همچون:
«اللهم ارنا الاشياء كما هى»، «اول ما خلق اللّه نورى و اشتقه من جلال عظمته»، و يا «اتقوا فراسة المومن فانه ينظر بنوراللّه» ؛ «نهى رسول اللّه عن الوصال، فقال رجل من المسلمين: فانك يا رسول اللّه تواصل. قال رسول اللّه: و ايّكم مثلى انى ابيت يطعمنى ربى و يسقينى و...»، از نمونه هاى آن است.
چنين مى نمايد كه از ميان اين روايات، برخى بيشتر مورد استناد قرار گرفته است. رواياتى مانند: «روايات كنز مخفى»، و يا حديث «قرب نوافل» كه دو حديث عرفانى مشهور است، نيز از جمله آنهاست.
ذكر شأن نزول آيات در اين تفسير در حداقل ممكن است، اما در برخى موارد هم


بزرگان ری ج1
350

سلوكى با استناد به آيات قرآنى، استنباط شوند.
آنچه كه اين ادعا را اثبات مى كند، شيوه خود مفسر در ديگر اثر عرفانى او يعنى كتاب مرصادالعباد است. او در پنج باب اين كتاب، كه بر چهل فصل شامل مى شود، پس از عنوان هر باب، سخن خود را با يك آيه از قرآن و يا حديثى از پيامبر متبرك مى سازد. اين آيه و يا حديث كه در صدر هر فصل مى آيد، در سراسر آن فصل، مورد توجه است و كلام و عبارات مفسّر معطوف به تفسير و تأويل آن آيه مى گردد. فصولى مانند «بيان احتياج به شيخ در تربيت انسان و سلوك راه»، «بيان مقام شيخ و شرايط و صفات آن»، «بيان احتياج به خلوت و شرايط و آداب خلوت»، «بيان مكاشفات»، «بيان مشاهدات انوار»، «بيان وصول به حضرت خداوندى» و...، از نمونه هاى قابل ذكرى است كه با آياتى از قرآن بسط يافته و تأويل شده اند. گر چه تفسير نجم الدين دايه، تفسيرى به مذاق صوفيه و سراسر مشحون از تأويلات عارفانه است، اما تلاش وى در جهت جمع بين شريعت و طريقت، ويژگى برجسته اين تفسير عرفانى است.

جمع بين ظاهر و باطن در تفسير بحر الحقايق

تأمّل در ديدگاه كلى نجم الدين رازى در مورد قرآن، اين تلقى را اثبات مى كند كه اين مفسّر در جمع بين مفاهيم ظاهرى و باطنى آيات قرآنى، اهتمام جدى داشته است و اين نكته در سراسر تفسيرش نمود دارد. گواينكه، وجه غالب نگرش تفسيرى او، تأويل و لحاظ كردن جنبه هاى باطنى و درونى واژگان و آيات الهى است. اما با توجه به بينش خاص او در عرفان و تصوف و پايبندى وى به شريعت و مفاهيم ظاهرى آيات (و اينكه وى به معانى ظاهرى و تفسير توجه مى ورزد) آن جهت گيرى ويژه، نتوانسته او را از مقصود واقعى كه در تفسير به دنبال آن است، غافل سازد.

  • نام منبع :
    بزرگان ری ج1
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 108189
صفحه از 360
پرینت  ارسال به