45
بزرگان ری ج1

387، تعليق ابوحيان در پايان نقل «عهد» مسكويه، نك : بخش آثار يافت نشده در همين مقاله)، ولى مسكويه در برابر كژ خوييها و بد گوييهاى او با وى سخن به شكيبايى و مهر و همدردى مى گويد (نك : الشوامل، 1ـ3).
ابوبكر خوارزمى نيز از ديگر نزديكان ابوعلى بود (نك : ابوبكر،161). اما بديع الزمان همدانى كه با معاصران وى، از جمله ابوبكر خوارزمى، سر خصومت داشته (ياقوت، ادبا، 2/166)، ابوعلى را آماج حملات خود قرار نداده و حتى در برابر او سر تعظيم فرود آورده است.
ميان او و ابو على دوستى بود و سپس تيرگى پيش آمد. بديع الزمان رساله اى پرداخت ودر آن بيتهايى سرود كه سراسر فروتنى وپوزش بود. نامه وى و پاسخ ابوعلى عمق دوستى آن دو را نشان مى دهد (همان، 5/11ـ17).
معاصر ديگر مسكويه كه در نيمه دوم عمرش با وى مصاحبت داشته، ابن سيناست. هنگامى كه ابن سينا زاده شد، مسكويه 50 ساله بود.ابن سيناى جوان مسأله اى با مسكويه مطرح كرد. چون او را ديرفهم يافت، به گفته خود، او را رها كرد (قفطى، 332). روايت ديگرى از بيهقى (تتمة، 27ـ29، تاريخ، 44)، حاكى از آن است كه ابن سينا بار ديگر با ابوعلى مسكويه روبه رو شد: در مجلسى كه شاگردان ابوعلى مسكويه نيز حضور داشتند، ابن سينا گردويى به سوى مسكويه افكند و گفت: مساحت اين گردو را معين كن. مسكويه نيز جزوه اى از نوشته خود را در اخلاق به سوى ابن سينا افكند و گفت: تو نخست اخلاق خود را اصلاح كن، تا من مساحت گردو را محاسبه كنم، زيرا تو به اصلاح اخلاق نيازمندترى، تا من به استخراج مساحت گردو.

آثار

نويسندگان متقدم و متأخر، آثار بسيارى شامل كتاب و رساله و قطعاتى از اشعار


بزرگان ری ج1
44

الهوامل كه مسكويه در مقدمه الشوامل خود به آنها اشاره مى كند، نيز به اين نظر نيرو مى بخشد.

معاصران وى

ابوعلى باحكيمان، دانشمندان و اديبان عصر خويش داد و ستد علمى و پيوند مهر و كين داشته است. از آن ميان، ابوسليمان سجستاتى (د. پس از 391 ق)، مسكويه را از اعيان زمان دانسته و او را بسى ارج نهاده است. وى در صوان الحكمة كه آن را در حيات مسكويه و درباره مردان علم و حكمت نوشته، از آنچه در حد گنجايش آن كتاب ذكر كرده، خشنود نبوده و وعده داده است تا رساله اى جداگانه كه بتواند همه «شنيده ها و ديده هاى خود را در سيرت نيكو اخلاق پاك» مسكويه در برگيرد، بپردازد (ص 346ـ347).
رفتار ابوحيان توحيدى با مسكويه، همچون با ديگر دوستان فرزانه اش، ضد و نقيض بود: گاه خشنود و ستاينده، گاه ناخشنود و نكوهنده. گاه مسكويه را به بخل و دو رويى با خويشتن (مثالب، 18ـ19)، گنگى، تك روى، سود نبردن از فرصت حضور ابوسليمان در رى و كوشش در راه باطل دست يافتن به كيميا، شيفتگى به نوشته هاى محمد بن زكرياى رازى و به هدر دادن روزهاى عمر، سود نبردن از اقامت 5 ساله ابوالحسن عامرى در رى و نهادن وقت و توان و دل در خدمت سلطان و بخل به دانگ و قيراط وتكه نان و جامه كهنه، متهم مى كند و در عين حال شعر او را به زيبايى و لفظ او را به پاكيزگى مى ستايد (الامتاع، 1/35ـ36، قس: 1/136، 2/39، مثالب، 18، 228) و گاه 175 مسأله از مسائل بغرنج فلسفى، علمى و ادبى خود را در رساله هايى گرد مى آورد و براى مسكويه مى فرستد و پاسخ آنها را فروتنانه و شاگردانه و با ستايش آگاهانه، از او مى خواهد و او را «گنجينه دانشهاى شگفت و اسرار حكمت» مى خواند (براى نمونه، نك : الهوامل، 315، قس: المقابسات،

  • نام منبع :
    بزرگان ری ج1
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 108200
صفحه از 360
پرینت  ارسال به