111
بزرگان ری ج1

دوره، سبكى است بين دو سبك خراسانى و عراقى. در ميان انبوه شاعران صاحب نام اين عصر و در زمره شاعرانى چون اسدى طوسى، اسعد گرگانى، مسعود سعد سلمان، امير معزى، قطران تبريزى و ديگران به نام ابوالمعالى رازى و ابوالمعالى نحاس نيز اشاره شده است (نك : محجوب، 558ـ560). رشيد وطواط نيز در قصيده اى كه در ستايش شعر و شاعر ساخته، ابوالمعالى را ستوده (ص 179؛ نيز نك : صفا،2/601ـ602) و عوفى (2/228) «شعراى آن عصر [را] خوشه چين خرمن فوايد و ريزه خوار مائده عوايد» او دانسته است (نيزنك : رازى، 3/39).
قصايد و ابياتى از ابوالمعالى به صورت پراكنده در تذكره ها و جنگها باقى مانده، ولى تاكنون ديوان مستقلى از وى به دست نيامده است.
علاوه بر چند بيتى كه هدايت (1/196) از او نقل كرده، 3 قصيده نيز عوفى (همانجاها) و جاجرمى (همانجا) به او نسبت داده اند. يك قصيده نيز در نزهت نامه علائى بدو نسبت داده شده (شهمردان، 26ـ27) كه رياحى (ص 57) آن را از اشعار منسوب به رودكى دانسته است. همچنين 6 رباعى از او در نزهة المجالس شروانى (نك : ص 191،222،410،426،548) نقل شده است.

مآخذ


بزرگان ری ج1
110

كشمكشها در ميان اهل مذاهب بيشتر معلول اختلافات سياسى بوده، تا مسائل اعتقادى؛ از اين روى، گاهى شاعران بدون در نظر گرفتن عقايد ممدوحان، به ستايش آنان مى پرداختند.
ميان برخى از تذكره نويسان متقدم و متأخر در اين باره كه ابوالمعالى رازى و ابوالمعالى نحاس يك تنند يا دو تن، اختلاف نظر هست. برخى از منابع (اوحدى بليانى، 28، 30؛ هدايت، 1/195ـ197) دو تن پنداشته اند، اما عباس اقبال آشتيانى در تعليقات حدائق السحر با ذكر دليلهايى چند اثبات كرده كه اين دو نام از آن يك تن است (ص 121ـ123) و برخى از محققان نيز اين نظر را پذيرفته اند (صفا، 2/602؛ رياحى، 56ـ57)، ولى قراين نشان مى دهد كه دو تن بوده اند (نك : شهمردان، 26ـ28؛ هدايت، همانجا).
قزوينى رازى در چند جا از ابوالمعالى با القاب نحاس، نقاش و نگارگر ياد كرده است (ص 105، 108، 176، 481) و رياحى در تعليقات نزهة المجالس (همانجاها)، با عنايت به گفته قزوينى رازى و با استناد به ابياتى از يك قصيده كه عوفى (2/228 ـ 230) آن را به ابوالمعالى نسبت داده و در آن اصطلاحاتى چند از هنر نقاشى به كار رفته، چنين استنباط كرده كه ابوالمعالى نحّاس، نقاش نيز بوده است.
منابعى كه ابوالمعالى نحاس را شاعرى ديگر، جز ابوالمعالى رازى، دانسته اند، شرح حال او را با شرح زندگانى ابوالمعالى عضدالدين سديدالملك مفضّل بن عبدالرزاق، عارض سپاه ملكشاه و بركيارق و محمد ـ كه او نيز داراى فصاحت و بلاغت ادبى بوده ـ در آميخته اند (منشى كرمانى، 29ـ30؛ خواندمير، 90؛ اوحدى بليانى، هدايت، همانجاها) كه خطاست (اقبال، وزارت، 92، قس: «تعليقات»، 122ـ132).
عصر ملكشاه و سنجر را كه اوج شكوه و قدرت سلجوقيان بود، عصر طلايى شعر و ادب فارسى دانسته اند (شبلى نعمانى، 160) و سبك شعر فارسى در اين

  • نام منبع :
    بزرگان ری ج1
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 116780
صفحه از 360
پرینت  ارسال به