119
بزرگان ری ج1

هيچ جايگاه فاعلاتن را به جاى مفاعيلن نياورده اند و اگر كسى گويد:

خداوندا در توفيق بگشاىبندگان را ره تحقيق بنماى
هر كس كه ادنى طبعى دارد بداند كه مصراع دوم اين شعر بر وزن مصراع اول نيست و همانا بندار در اين باب مقلد بوده است نه مستبد و متقيل بوده است نه مستقل و كيف ماكان چون در خطا و غلط اين خلط هيچ شك و شبهت نيست و تجويز و تصحيح اين اختلاف تركيب را هيچ وجه و محمل نه باطل را تباعت نشايد و به مبطل اقتدا درست نيايد.
واهل همدان و زنگان برين هر دو بحر فهوليات فراوان گفته اند، اگر بر سبيل سهو در بعضى از آن خلطى كنند و به سبب مشابهت بيشتر اجزاء آن به يكديگر اگر در اول مصراع وتدى مجموع به وتدى مفروق بدل كنند يا ساكن بروتد مفروق فاعلاتن زيادت كنند و مفعولاتن به جاى آن بنهند بافضاعت اين خطا و شناعت اين غلط معذورتر از بندار باشند، كه زبان او به لغت درى نزديك تر از فهلويات است و او چندين قطعه و قصيده بر مفاعيلن مفاعيلن فعلولن گفته است و هرگز بر فاعلاتن مفاعيلن فعولن پنج بيت متوالى نگفته، ندانم او را اين سهو از كجا افتاده است و چون از استعمال از احيف ثقيل در شعر او تفرس مى توان كرد كه طرفى از عروض دانسته است اين اختلاف تركيب به چه وجه روا داشته است و آن را چه حاجت خيال كرده؟
چنان كه اشاره كرديم اين گردش بحر كه شمس قيس تصور مى كرده از بى اطلاعى گويندگان بر قواعد عروض ناشى مى شود مربوط به طبيعت اصلى و ساختمان طبيعى وزن فهلويات بوده و نگارنده كه مقدار فراوانى از دو بيتهاى پيش از شمس قيس و بعد از او را جمع آورى كرده، ديده است در فهلوياتى كه از زبان درى دورتر است اين اختلاف وزن دو مصراع بيشتر مراعات شده و هر چه زبان دوبيتى به زبان


بزرگان ری ج1
118

و مصراع عروض از هر دو بيت بر وزن هزج محذوف است و مصراع ضرب بروزن مشاكل محذوف. خواستم تا جماعت فضلا و طايفه شعرا كه تا اين غايت از راه غفلت يا از سر فراغت بر اختلاف تركيب گفته هاى خويش وقوف نيافته اند و بدان سبب كه غلط آن در اول و جزو صدر مى افتد وجه اختلال آن معلوم نكرده، همچنان كه مى دانند كه وزن مفاعيلن مفاعيلن فعولن هزج مسدّس محذوف است، بدانند كه وزن فاعلاتن مفاعيلن فعولن وزن مشاكل محذوف است، و به هيچ سبيل دو بحر را در يكديگر نشايد آميخت و بر دو وزن مختلف شعر نشايد گفت و فيما بعد فهلويات مختلف تركيب مختلف اركان نگويند و اين عيب فظيع را به شعر خويش راه ندهند... .
قطع نظر از آنكه اين سفارش شمس قيس را فهلوى گويان پيش از او و پس از او رعايت نكرده اند و اين گردش بحر خوش كه به چشم او ناخوش آمده غالبا در دو بيتهاى قديم وجود داشته است، بر مى گرديم به اصل مطلب كه نظر شمس قيس درباره بندار است در آنجا كه مى گويد:
بندار رازى را در بعضى قصايد و مقطعات همين اختلاف افتاده است چنان كه مى گويد:

اى همه فرّو تاييد زمانهولايت بتواج هروى مصفا
فاعلاتن مفاعيلن فعولن مفاعيلن مفاعيلن فعولن
وى گويد:

سنانش د دّل دشمن نشينهدى دل و كيان را در ننه پا
مفاعيلن مفاعيلن فعولنفاعلاتن مفاعيلن فعولن
و العجب كه در اشعار پارسى هيچ كس را اين غلط نيافتاده است و نظامى و فخرى كه خسرو و شيرين و ويس و رامين را بر اين وزن به نظم آورده اند

  • نام منبع :
    بزرگان ری ج1
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 119118
صفحه از 360
پرینت  ارسال به