سپس مؤلف روضات مى گويد:
من در كتاب سرائر تأليف ابن ادريس جايى نديدم كه وى حمصى را تضعيف كرده باشد بلكه به گفته بعضى از دانشمندان مطلب به عكس است.
زيرا شيخ منتجب الدين رازى در شرح حال ابن ادريس نوشته است، كه «حمصى عقيده داشت كه ابن ادريس مطالب را به هم مخلوط مى كرد و اعتمادى بر تصنيف او نيست».
و نيز صاحب روضات مى گويد:
آنچه من از آغاز تا پايان سرائر ديده ام اين است كه ميان اين دو مرد عاليقدر دوستى كامل برقرار بوده است. ابن ادريس كسى نيست كه از چنين بزرگوارى عيبجويى كند و او را به زشتى ياد نمايد! (بلكه هرجا از او نام برده به نيكى ياد كرده است)
از جمله در باب نوادر كتاب قضا آنجا كه روايت محمد بن مسلم را در خصوص قضاوت حضرت اميرالمؤمنين (ع) راجع به رد ملك حبس شده و انفاذ ارث آن، نقل مى كند مى گويد: «شيخ ما محمود بن على بن حسن حمصى رازى (رحمه الله) معنى اين حديث را قضى اميرالمؤمنين برد الحبيس و انفاذ المواريث... از من پرسيد. گفتم...چون پاسخ مرا شنيد گفت مقصود را فهميدى و حقيقت آن را شناختى». سپس ابن ادريس مى گويد او را داراى اخلاق ستوده اى ديدم كه در امثال وى كمتر مشاهده كرده ام.
مؤلف روضات در پايان مى نويسد:
از تعبيرى كه ابن ادريس از حمصى نموده و گفته است: «شيخ ما» معلوم مى شود كه وى بعضى مراتب علمى مخصوص به حمصى را يا از وى