157
بزرگان ری ج1

اتفاق را نسخه اصل به دست سيد امام شهاب الدين محمد بن تاج كيكى افتاد كه معتبر شيعه است و او آن را از سر صفاى دل و كمال فضل و اعتماد نيكو مطالعه كرد و به ما فرستاد، و ما را در آن فصول و كلمات چند روز تأمّلى شافى به احتياطى كافى كرده شد. الحق عباراتى درست و خوش و سهل است، اما مجموع آن هذيان، كلماتى مشنع از سر تعصب و جهل، حوالاتى نه بر جاده حقيقت، تشبيهاتى سقيم پر شبهت، متعارضاتى نامعقول، و اشاراتى نامقبول، نقلى بدين گونه كه هر عاقلى فاضل آن را به انصاف بخواند بى انصافى و نادانى و جهل مصنف به حقيقت بداند و آن را از خود نداند و نخواند.
بيچاره از معنى اين آيت بيگانه افتاده كه حق تعالى فرموده: «و لا تقف ما ليس لك به علمٌ انّ السّمع و البصر و الفؤاد كلّ اولئك كان عنه مسئولا»۱ و بدين غايت جسارت و نهايت خسارت قلم در ميدان هذيان افكنده، مثبتان توحيد و عدل را، و مقربان نبوت و امامت را، و متابعان سنت و شريعت را، به تهمت كذب منسوب كرده، و راويان معتمد را خائن و مخطى پنداشته، و متكلمان محقق و مفتيان متدين و مقريان عارف را مساوى ۲ گفته و نوشته از معنى اين آيت دور افتاده است كه در نص قرآن مجيد مذكور است كه: «فوربّك لنسئلنّهم اجمعين عمّا كانوا يعملون»۳ اگر چه مصنف خود جزاى منكر است...!
پيش از وصول اين كتاب به ما مگر زمره اى از خواص علماء شيعه كه آن كتاب را مطالعه كرده بودند، در حضرت مقدس مرتضى ـ شرف الدين،

1.اسراء (۱۷):۳۶.

2.يعنى به زشتى ياد كرده است.

3.حجر(۱۵): ۹۲.


بزرگان ری ج1
156

عبدالجليل كه بعد از حمد و ثناى الهى و درود بر حضرت رسالت پناهى و اولاد طاهرين آن حضرت شروع مى شود مى آوريم و سپس به شرح تاريخ تأليف آن مبادرت مى ورزيم:
اما بعد بدانند منصفانى كه اين مجموعه برخوانند كه در ماه ربيع الاول پانصد و پنجاه و شش سال از هجرت صاحب شريعت (عليه الصلاة و السلام) به ما نقل افتاد كه كتابى به هم آورده اند، و آن را بعض فضايح الروافض نام نهاده اند. در محافل كبار و حضور صغار بر طريق تشيع مى خوانند و مردم غافل از استماع آن دعاوى بى بيّنت و معانى متحير مى مانند.
مگر دوستى مخلص نسختى از آن به امير سيدِ رئيس كبير، جمال الدين على بن شمس الدين الحسينى (ادام اللّه علوه و سيادته) كه رئيس شيعه است برده است و او آن را مطالعه به استقصاء تمام كرده و آن را به برادر مهترم اوحد الدين حسين كه مفتى و پير طايفه است (مد اللّه عمره و انفاسه) فرستاد و او نيز از سر كمال و فضل مطالعه كرده و از من پوشيده داشت، از خوف آنكه مبادا من در جواب نقض تعجيلى بكنم. مدتى دراز در بند و طلب آن نسخت بودم و ميسر نمى شد و چون دانستم كه گروهى از علماى هر طايفه به استقصاء تمام تفحص اوراق آن كتاب نموده اند و بر كلمات نيك و بدش وقوفى يافته اند، استبعاد و تعجب نموده اند... .
سپس مى گويد:
مصنف مزبور كتاب خود را در سه نسخت كرده يكى به خزانه امير معروف فرستاده، و يكى مصنف دارد و به خفيه بر عوام الناس مى خواند، و يكى به قزوين فرستاده تا هر كس آن را بخواند به زندقه و فساد افتد و وزر و وبال آن به گردن مصنف بماند.

  • نام منبع :
    بزرگان ری ج1
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 118843
صفحه از 360
پرینت  ارسال به