165
بزرگان ری ج1

مردم معروف گرديده است، و در اين تسميه غايت مهارت را به كار برده اند؛ زيرا از آن سه مطلب زيرين مستفاد مى شود:
الف) اينكه در اين كتاب پاره اى از مطاعن ناصبيان مندرج است.
ب) اينكه اين كتاب در جواب كتابى نوشته شده است پس مصنف آن امر خلاف ادب و خارج از صواب را مرتكب نشده است، بلكه طبق مثل و حديث معروف «ردّوا الحجر من حيث أتى» چنان كه به فارسى نيز گويند: «كلوخ انداز را پاداش سنگ است» از حريم خود دفاع كرده است، ليكن نگارنده اصل كه ابتدا به ذكر فضائح رافضيان به گمان خود كرده مطابق مثل معروف «و البادى أظلم» مرتكب عمل زشت گرديده است.
ج) كلمه «نقض» راكه نام تعيينى كتاب برحسب وضع مصنف بوده است در ميان اسم اين دو كتاب آورده اند، تا هم دلالت بر اين كند كه كتاب اول اساس، كتاب دوم را ريشه كن و خراب و نابودو ويران مى كند،چنان كه معنى لغوى «نقض» همان است و هم ايما و اشاره به نام اصلى كتاب كه مصنف اختيار كرده بوده است باشد.
4. اينكه كتاب البراهين فى امامة اميرالمؤمنين اگرچه از نامش به نظر مى آيد كه بايدفقط مشتمل بر ذكر دلائل امامت آن حضرت باشد، ليكن از اين عبارت كه مصنف در كتاب نقض (صفحه 459) گفته و مشتمل بر تاريخ تصنيف آن نيز مى باشد: «و ما اسامى و القاب همه خلفاء و عدد ايشان را در كتاب البراهين فى امامة اميرالمؤمنين بيان كرده ايم به تاريخ سنه سبع و ثلاثين و خمسمائة» برمى آيد كه تا حدى اعم بوده است.
و نيز در اواخر كتاب نقض گفته است (صفحه 731):
و چون كتاب (يعنى كتاب نقض) نه در امامت است آنچه در مواضع برفت از اين معنى كفايت است و در كتاب البراهين فى امامة اميرالمؤمنين(ع) بيان آيه و وجه خبر و دلالت بر امامت مشبع گفته ايم.


بزرگان ری ج1
164

جوف الفراء» اين لفظ كلمه جامعه اى است كه كشف از تضلّع او در كمالات و علوم مى كند، و اين معنى در نظر اهل فن روشن تر از آفتاب است.
2. تقديم منتجب الدين كتاب بعض مثالب النواصب را بر ساير آثار مصنف در ذكر اِشعار به اين دارد كه آن كتاب معروف ترين اثر او بوده است، و ساير تصانيف او به اين درجه شهرت نداشته است.
3. چنان كه در مقدمه و تعليقات نقض بيان كرده ايم شيخ عبدالجليل كتاب خود را به نام بعض مثالب النواصب موسوم نداشته است و از طرفى هم مى بينيم كه منتجب الدين كه اوثق و اضبط و ابصر اهل زمان خود به اين قبيل امور بوده است آن را به اين اسم معرفى مى كند، و از ضمّ اين دو مقدمه علمى به همديگر مى توان نتيجه گرفت كه اين اسم وضع تعيينى نداشته است، پس به حسب وضع تعيّنى اين اسم براى آن كتاب پديد آمده است، و با تأمّل در وضع مردم آن زمان و اهالى محيط مصنف اين مطلب مسلّم مى شود.
بيان آن اينكه مردم آن زمان علاقه مفرطى به دين و مذهب خود داشتند، چنان كه وظيفه دينى و مذهبى هر فرد همان است، و نظر به رقابت سنى و شيعى با همديگر اين علاقه بيشتر ظهور بلكه تظاهر پيدا مى كرده، پس چون كتاب بعض فضائح الروافض تأليف و منتشر شده است در واقع به مثابه يك نوع تعدّى و تخطى فاحش به حريم ناموس مذهب شيعه تلقى شده است، و چون كتاب نقض تصنيف و منتشر شده است به طور حقيقت سوز دل شيعيان برطرف شده، و با كمال ميل آن را مى خوانده و نشر مى كرده، و با شوق و شعف زياد نسخه آن را دست به دست مى گردانيده، و از محله اى به محله ديگر و از ديهى به ديهى ديگر بلكه از شهرى به شهر ديگر هديه و تحفه مى فرستاده اند، پس ظرفاء جماعت شيعه به منظور معارضه به مثل از عمل مؤلف بعض فضائح الرّوافض آن را بعض مثالب النواصب فى نقض بعض فضائح الروافض ناميده اند و اين اطلاق در زبانها داير شده، و در ميان

  • نام منبع :
    بزرگان ری ج1
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 119313
صفحه از 360
پرینت  ارسال به