است. همچنان كه نسبت «تَيْمى»، منسوب به تَيْم بنِ مُرَّه، هم كه شاخه اى و بطنى بوده است از قبيله قريش و شامل چندين خاندان از جمله خاندان ابوبكر، دالّ بر آن نسبت است. اينكه نياكان فخر رازى بواقع بكرى بوده اند يا به «ولاء» چنين نسبتى داشته اند، به تحقيق بر ما روشن نيست. به هر حال، مى دانيم كه در ايران خاندانهاى بسيارى بوده اند كه نسب خود را به ابوبكر مى رسانيده اند و نسبت «بكرى» (و گاه «صديقى») داشته اند كه از جمله معروف ترين آنهايند: خاندانهاى مولانا جلال الدين بلخى، شيخ ابوالنّجيب سهروردى (متوفّى 512)، ابوالحسن على مَرْغينانى (متوفّى 593، صاحب الهداية)، ابواسحاق شيرازى (متوفّى 476، صاحب المهذّب) و مجدالدين فيروزآبادى (متوفّى 817، صاحب القاموس). خاندان فخرالدّين پيش از آنكه در رى متوطّن شوند در طبرستان مى زيسته اند، و گويا پيش از مهاجرت به طبرستان در مكّه مقيم بوده اند. غير از ابن الفُوَطى، كه با تعبير «المكّى الاصل» درباره فخر رازى به سابقه توطّن اين خاندان در مكّه اشاره مى كند ۱ ، تنها كسى كه اطّلاعات بيشترى درباره نياكان فخر رازى دارد ابن الشّعار (متوفّى 654) مورّخ قريب العهد به فخر رازى است كه در كتاب عُقُودالجُمان مى گويد حسن، پدر جدّ فخرالدّين، در مكّه زاده شده بود و بازرگانى ثروتمند بود و چهل سال از عمرش را در مكّه گذرانيده بود ۲ . اين بيت از قصيده ابن عُنَين شاعر (549ـ 630) در مديح فخر رازى كه مى گويد:
مكّيةِ الأنسابِ زاكٍ أصلُهاوفروعُها فوقَ السِّماك الأعْزلِ۳
1.تلخيص مجمع الآداب فى معجم الالقاب (بغداد، ۱۹۶۵)، ج ۴، ق ۳، ص ۳۵۷. و البته مقصود از «مكّى الاصل» بودن توطّن نياكان متأخّر او در مكّه است نه اجداد متقدّمش از قبيله قريش در صدر اسلام.
2.متن عُقُودالجُمان هنوز چاپ نشده است و اين فقره را استاد احسان عباس در تعليقاتش بر وفيات الاعيان، ۷/۳۲۹ از نسخه خطّى كتابخانه اسعد افندى (شماره ۲۳۲۳) ۱/۱۰۷ نقل كرده است.
3.صفدى، ۴/۲۵۳.