هند معلوم است ۱ ، ولى به تحقيق نمى دانيم فخر رازى در كدام يك از اين سفرها همراه شهاب الدّين بوده است. شهاب الدّين از آغاز سلطنتش (27 جمادى الأولى 599) گرفتار جنگ با دو همسايه قدرتمند خود خوارزمشاهيان و قراختاييان شد و جنگهاى بسيارى با آنان كرد كه به شكست و عقب نشينى اش انجاميد. در سال 601 پس از شكست سختى كه از قراختاييان خورد تن به مصالحه داد ولى در پى انتقام جويى بود تاآنكه پس از حمله اى به هند و فراهم كردن مال و خواسته و سپاهى در سال 602 از لاهور به قصد جنگ با قراختاييان حركت كرد. در بين راه در محلّى در كنار رودى اردو زد. در روز اوّل شعبان602 به هنگامى كه سلطان استراحت مى كرد، چهارتن از كنار رود بر آمدند وشهاب الدّين را به قتل رسانيدند. گفته اند كه آنان از ملاحده اسماعيليّه بوده اند كه بين آنان و غوريان نبرد بوده است ۲ . ابن الاثير درباره حادثه قتل سلطان شهاب الدّين مطلبى بالنّسبه مفصل تر دارد و از آن معلوم مى شود كه امام فخرالدّين رازى در آن سفر و به هنگام وقوع آن حادثه همراه اردوى سلطان بوده است. ابن الاثير مى نويسد: «پس از قتل سلطان و آشوبى كه در خرگاه او پديد آمد، برخى از مفسدان اهل غزنه به مماليك و غلامان سلطان گفتند: قاتل اصلى فخرالدّين رازى است. او با خوارزمشاه ارتباط دارد و طرح و توطئه اين قتل از اوست. غلامان حمله آوردند كه فخرالدّين را بكشند. فخرالدّين به مؤيّد الملك وزير پناه برد. و وزير مخفيانه او را به جاى امنى فرستاد» ۳ . در منابع ديگر به وقوع چنين حادثه اى براى فخر رازى اشاره نشده است. ولى در نامه اى كه فخرالدّين به صدر