(2/206) كه گفته شده منظور ابوحاتم رازى است (نك : ابن قيسرانى، الجمع، 2/562؛ قس: ابن حجر، 9/33). ابوبكر ابن مجاهد هم در قرائت از او اجازه دريافت داشته است (ابن جزرى، 2/97؛ براى ديگر شاگردانش، نك : مزى، ذهبى، همانجاها).
ابوحاتم در منابع شيعه اماميه نيز مورد توجه قرار گرفته است. طوسى كتابى را به وى نسبت داده است، بدون اينكه توضيحى درباره موضوع آن بدهد. همچنين از بزرگان اماميه سعد بن عبدالله اشعرى و عبدالله بن جعفر حميرى از وى روايت كرده اند (نك: طوسى، رجال، 512، الفهرست، 147؛ نجاشى، 177؛ نيز قس: ابن قولويه، 129).
روايات و آراى ابوحاتم را نويسندگان بسيارى پس از او نقل كرده اند (مثلاً نك : حاكم، 76 ـ 77؛ خطيب، تاريخ، 2/73، 77، شرف، 27،32، جم؛ ذهبى، 13/249 ـ 262؛ سبكى، 2/209) و بسيارى از نظرهاى او را در نقد راويان، فرزندش در الجرح و التعديل آورده است.
آثارى كه به صورت خطى از وى باقى مانده، اينهاست:
1. تفسير القرآن. بخشى از آن كه شامل تفسير قسمتى از سوره مائده تا قسمتى از سوره انفال است، در كتابخانه محموديه مدينه موجود است (كحاله، 119)؛
2. الزهد، كه نسخه اى از آن در كتابخانه ظاهريه محفوظ است (ظاهريه، 146).
همچنين كتابى با عنوان الضعفاء والكذابين والمتروكين وجود دارد كه پاسخ پرسشهايى است از ابوزرعه و ابوحاتم رازى درباره راويان ضعيف و كذاب و متروك كه ابوعثمان سعيد بن عمار بردعى آن را گرد آورده است (كوپريلى، 1/42ـ43).
مآخذ
ابن ابى حاتم،عبدالرحمن بن محمد، تقدمة الجرح والتعديل، حيدرآباد