255
بزرگان ری ج1

محمد زكريا در فلسفه نيز صاحب راى و نظر بود، و در بسيارى از مسائل فلسفى سر از ربقه تقليد قدما بيرون كشيد.
پل كراوس (Paul Kraus) مستشرق معروف ـ كه عنايتى خاص به تاريخ فلسفه اسلامى در قرون نخستين از هجرت داردـ در باب رازى چنين مى گويد:
ابوبكر محمد بن زكرياى رازى نه تنها يكى از مشاهير اطباى اسلامى است، بلكه به واسطه عدّه زيادى كتاب كه به قلم او در فلسفه نگاشته شده، و آراى خاصى كه در اين رشته از او به يادگار مانده، در شمار بزرگان فلاسفه اسلام نيز معدود است ۱ .
راز شهرت نيافتن رازى را در فلسفه در نكات ذيل توان يافت:
1. عقايد فلسفى رازى با افكار عامه مسلمانان از معتزلى و اشعرى و شيعى سازگار نبود، بدين سبب از هر سو به مخالفتش برخاستند.
ديگر از اين نوع مخالفان وى ابوالقاسم عبداللّه بن احمد بن محمود بلخى رئيس معتزله بغداد، و ابوالحسن شهيد بن حسين بلخى فيلسوف و متكلم و شاعر معروف را توان ذكر كرد ۲ .
2. چنان كه در سابق اشارت رفت، رازى در بسيارى از مسائل خود صاحب نظر بود، و مخالفان چون سخنش را نمى فهميدند، و يا نمى خواستند بفهمند به جهلش منسوب مى كردند، چنان كه شهر زورى صاحب نزهه الارواح و روضة الافراخ گفته:
رازى هر چند در علم طب ماهر و در صنعت طبابت حاذق بوده، وليكن از علم فلسفه بهره اى نداشته. قاضى صاعد اندلسى مى گويد: به واسطه بى بضاعتى رازى در علوم حكميّه و عدم تبحّر او در فلسفه مقصود و مرام حكما را نفهميده، از اين جهت آراى او در علوم عقليّه مضطرب است و

1.السيره الفلسفية، مقدمه پل كرواس، ص ۷۳.

2.براى وقوف بيشتر، رك: السيرة الفلسفية، مقدمه دكتر مهدى محقق، ص ۱۳ـ۱۶.


بزرگان ری ج1
254

زانوى تلمذ به زمين مى نهادند، شاگردان اين دسته پس از آنها، و شاگردان دسته دوم نيز پس از آن دسته دايره وار قرار مى گرفتند ۱ . رازى كريم النفس و بلند نظر و پر فضيلت و نيكوكار بود، و با بيماران و فقيران حسن سلوك داشت و با آنان به مهربانى رفتار مى كرد، و با همه يكسان بود ۲ .
داستانى كه در چهار مقاله در باب معالجه امير منصور بن نوح بن نصر به دست محمد بن زكرياى رازى درج آمده ۳ ، به هيچ روى رويى در صواب ندارد، و به كلى مجعول است ؛ زيرا منصور بن نوح در سال 350 به سلطنت نشست ۴ ؛ و حال آنكه محمد زكريا سالها قبل يعنى در سنه 311 ۵ يا 320 ۶ در گذشت. محل وفات و مدفن رازى در معجم البلدان ياقوت، و دائرة المعارف اسلامى و در معجم المؤلفين بغداد مذكور آمده ۷ و نگارنده با همه ولعى كه در يافتن محل گور وى در پهنه رى داشت كوچك ترين نشانه اى از آن به دست نياورد، و شرحى در اين باب بيايد. بنا بر روايت ابن نديم و ابن العبرى رازى را سرى بزرگ بود ۸ .

1.الفهرست، ابن نديم، ص ۴۱۵، س ۲۰ به بعد، ترجمه فارسى الفهرست، ص ۵۳۱.

2.الفهرست، ابن نديم، ص ۴۱۶، س ۳، ترجمه فارسى الفهرست، ص ۵۳۱.

3.چهار مقاله، ص ۱۱۴ س آخر به بعد.

4.رك: رى باستان، ص ۱۵۸.

5.معجم البلدان، ياقوت، ج ۲، ص ۸۹۸، س ۱۹؛ العبر، ذهبى، جزء ثانى، ص ۱۵۰، س ۷؛ شذرات الذهب، ج ۲، ص ۲۶۳؛ الاعلام، زركلى، ج ۶، ص ۳۶۴؛ حواشى و تعليق مينورسكى بر حدود العلم، ص ۲۳۴ س ۲۳.

6.السيره الفلسفية، مقدمه پول كراوس، ص ۷۳؛ مقاله مرحوم عباس اقبال در مجله مهر، سال سوم، شماره ۷، آذر ۱۳۱۴، ص ۶۴۹، در اين دو منبع هر دو سنه ذكر گرديده ؛ مختصر الدول، ص ۲۷۴، س ۱۱.

7.معجم البلدان، ج ۲، ص ۸۹۸، س ۱۹ ؛ دائره المعارف اسلامى، ج ۳، ص ۱۲۱۳ ؛ معجم المؤلفين، ج ۱۰، ص ۶.

8.الفهرست، ابن نديم، ص ۴۱۵، س ماقبل آخر، ترجمه فارسى آن، ص ۵۳۱ ؛ مختصر الدول، ابن العبرى، ص ۲۷۵، س ۲.

  • نام منبع :
    بزرگان ری ج1
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 119106
صفحه از 360
پرینت  ارسال به