كه به بحثى در اين زمينه مى پردازد، رد پاى اسرائيليات در آن ديده مى شود. نمونه آن در ذكر داستان نوح و طوفان اوست كه به نظر وى شيطان نيز جزو راكبان سفينه نوح بوده است ۱ . مطلب نادرستى كه در برخى تفاسير گذشته نيز، به چشم مى خورد. برخورد نجم الدين رازى با شأن نزول آيات، كاملاً يكسويه است. او در جايى به مناسبت تأويل آيه اى از ذكر شأن نزولى كه در خدمت نظريه كلامى است ـ در بحث خلافت و جانشينى ـ دريغ نمى كند و به روايتى كه خلافت خليفه اول را تصديق مى كند، اشاره دارد ۲ . ولى با كمال تعجب، از ذكر شأن نزول آيه اى مانند «يا ايها الرسول بلغ ماانزل اليك من ربك...» (مائده، ۵/۶۷) طفره مى رود و هيچ اشاره اى به شأن نزول هاى مشهور و مذكور در ديگر تفاسير، نمى كند.
درباره نجم الدين رازى همچنين رك: «حكومت در انديشه نجم الدين رازى»، جميله اسلامى، مجله علوم سياسى، س 5، ش 19 (پاييز 1381).