51
بزرگان ری ج1

صورت ويژه اش مقوّم ذات او و ذات او همان طبيعت اوست و طبيعتش مبدأ حركت خاص او و همين است كه او را به سوى تماميت به حركت وا مى دارد. تماميت هر چيز سازگار با خود اوست. هر متحركى كه به سوى تماميت خود در حركت است، حركتش به سبب شوق است و آنچه به شوق مى آيد، معلول مشوّق خويش است. چون علت طبعا مقدم بر معلول است، از اين رو استدلال به حركت، بهترين استدلال بر وجود آفريدگار است (ص 20ـ21). در فصل چهارم، مسكويه با اين استدلال كه هر جنبنده اى به جنباننده اى نيازمند است و در نهايت جنباننده اى است كه خود جنبنده نيست، به اثبات ذاتى بودن وجود براى آفريدگار مى پردازد و نتيجه مى گيرد كه مُبدع نخستين، عدم پذير نيست و وجود او واجب است (ص 22ـ23).
فصل پنجم به اثبات يگانگى خدا اختصاص دارد (ص 25). فصل ششم تا هشتم در نفى جسمانيت خدا و اثبات ازليّت اوست و اينكه خدا به روش سلبى و برهان خُلف شناخته مى شود، نه به روش ايجابى و برهان مستقيم، زيرا سخن نه از چيزى است كه دراوست، بل از چيزى است كه در او نيست(ص 27ـ31). فصل نهم در اين است كه نخستين وجود صادر از مبدأ، عقل اول است كه هم به گفته او عقل فعال ناميده مى شود، باقى و تغييرناپذير است، زيرا بى هيچ واسطه اى، فيض از خدا مى گيرد. سپس نفس فلكى است كه به واسطه عقل اول پديد آمده و از همين رو وجودش تمام نيست و براى آنكه به تماميت خويش رسد، نياز به حركت دارد (ص 32). در فصل دهم گويد: خداوند اشيا را آفريد، اما نه از چيزى. در اين فصل سخن اسكندر افروديسى را ـ در رد نظر جالينوس كه گويد: «هر چيز از چيز ديگرى پديد مى شود» ـ تأييد مى كند (ص 35).
بخش دوم اين كتاب نيز در 10 فصل كوتاه و در شناخت نفس و معاد است. فصل نخست در تجرد نفس است. مسكويه در مقدمه تهذيب نيز اين مسأله را با


بزرگان ری ج1
50

نمى دهد. وى در حوزه اسلام به فيلسوفانى همچون، كندى، ابوعثمان دمشقى (در تهذيب والفوز) و ابوالحسن عامرى (در جاويدان خرد) نظر داشته است و به قرآن كريم و حديث پيامبر (ص) و پيشوايان دين استناد مى كند و نتيجه كوششهاى عقلانى فلاسفه و دعوت پيامبران را يك چيز مى داند. ابوعلى بر اين باور است كه هر كس خود را بپيرايد و بپرورد و رام عقل شود، از حس و اوهام حسى دور خواهد شد و به جايى خواهد رسيد كه حكيمان رسيده اند و چيزى خواهد ديد كه حكيمان ديده اند و پيامبران مردم را به سوى آن خوانده اند و اين «چيز» هم به توضيح او، توحيد و لزوم به كار بستن احكام عدل و اقامه سياستهاى الهى بسته به زمان و شرايط است (الفوز، 17ـ18).
در حكمت نظرى دو كتاب عمده از او ياد كرده اند: الفوزالاصغر و الفوزالاكبر. اثر اخير در دست نيست و ظاهرا بر سامان الفوزالاصغر، ولى به تفصيل نوشته شده است. ابو سليمان «دوفوز صغير و كبير» را در فهرست آثار ابوعلى آورده است (ص347).
اقبال لاهورى فلسفه مابعدالطبيعه مسكويه را از فلسفه فارابى منظم تر دانسته و در مسير تاريخى فلسفه، به جاى جنبه نو افلاطونى ابن سينا، از «خدمت اصيل مسكويه به فلسفه كشورش»، بر پايه همين الفوزالاصغر سخن گفته است (ص 33).
بخش نخست الفوزالاصغر در 10 فصل مربوط به اثبات صانع يا خداشناسى است. در فصل نخست، ابوعلى مسكويه اثبات آفريدگار را از سويى آسان و از سويى بس دشوار مى داند: آشكار است، چون سخت مى درخشد، نهان است، چون چشم خرد در برابرش از كار مى افتد (ص 11). در فصل دوم، سخن در اين است كه فلاسفه پيشين همگى در اثبات هستى آفريدگار كوشيده و در آن سخن گفته اند (ص 17). در فصل سوم، هر جسم طبيعى ـ اعم از موجود يا در حال ايجاد ـ را داراى حركتى مى داند ويژه خود او، زيرا قوام جسم به صورت ويژه خود اوست و

  • نام منبع :
    بزرگان ری ج1
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 120788
صفحه از 360
پرینت  ارسال به