نسبت داده شده است از قرار ذيل:
يكى رساله يوحنا به فارسى در ابطال مذهب اهل سنت از زبان يكى از نصارى موسوم به يوحنا، ديگر رساله حسنيّه ۱ كه از زبان يكى از كنيزكان عهد هارون الرشيد موسومه به حسنيه كه بسيار عالمه و فاضله و صاحب جمال بوده و در حضور خليفه مزبور با جمعى از علماء عامه در باب حقانيت مذهب شيعه مباحثه نموده و همه را مغلوب نموده، تأليف شده است. و سوم تبصره العوام معروف در ملل و نحل، و سپس خود صاحب روضات گويد به غير كتاب اخير يعنى تبصرة العوام نسبت آن دو كتاب اول يعنى رساله يوحنّا و رساله حسنيّه به ابوالفتوح رازى هيچ مستبعد نيست ۲ .
مرحوم حاجى ملا باقر واعظ طهرانى نيز در كتاب جنّة النعيم فى احوال عبدالعظيم ذكرى از صاحب ترجمه نموده و در ضمن تعداد علماء و مشاهيرى كه در اطراف زاويه حضرت عبدالعظيم مدفونند از جمله ابوالفتوح رازى را شمرده و
1.ظاهرا اين كلمه به ضم حاء و سكون سين است به مناسبت فرط حسن و جمال كنيزك مزبور.
2.راقم سطور گويد در خصوص مؤلف تبصرة العوام بايد رجوع شود به مقدمه نفيسى كه دوست فاضل من آقاى عباس اقبال اشتيانى بر طبع جديد آن كتاب كه به اهتمام خود ايشان اخيرا به عمل آمده ملحق ساخته اند. و اما رساله يوحنا را تا كنون محرر اين اوراق به مطالعه آن موفق نشده و وصف آن را نيز در جايى مطالعه نكرده لهذا اظهار رأيى در اين خصوص براى من ممكن نيست.ـ و اما رساله حسنيه مكرر در ايران به طبع رسيده است از جمله در سنوات ۱۲۴۴ و ۱۲۴۸ و ۱۲۵۹ و خلاصه اى از آن نيز در تاريخ سرجان ملكم (ج ۲ از ترجمه فارسى آن، ص ۱۳۰ـ۱۳۳) مسطور است و در آن جا نيز تأليف اين كتاب به ابوالفتوح رازى (كه در ترجمه فارسى به ابوالفتوح تحريف شده) نسبت داده شده است رجوع شود نيز به فهرست نسخ موزه بريطانيه از ريو، ص ۳۰ و ۱۰۷۸ـ و مخفى نماناد كه رساله ديگرى موسوم به همين اسم يعنى حسنيه موجود و در كشف الحجب، ص ۱۹۶ و فهرست ريو، ص ۳۵ و فهرست پرچ، ص ۲۴۶ وصف آن شده كه اصلاً و ابدا ربطى به رساله حاضر ندارد جز مجرد اشتراك در اسم و به كلى كتاب ديگرى است، اشتباه نشود.