الآخره سنه 1320 هجرى قمرى ترجمه حال مفصل مبسوطى از مؤلف ما نحن فيه و خاندان او و مشايخ او و وصف مفيدى از تفسير روض الجنان و تأليف ديگر او شرح شهاب الاخبار قضاعى مذكور است كه چون غالب مضامين آن ترجمه حال منقول از مآخذى است كه ما عين عبارت آن مآخذ را مستقيما از خود آنها سابق نقل كرده ايم در اين جا بيش به تكرار آنها نمى پردازيم ۱ فقط حكايت ممتّع ذيل را كه مرحوم محدّث نورى از رياض العلماء و او از شرح شهاب خود مؤلف روايت كرده چون تا درجه اى تازگى دارد ذكر مى كنيم و آن اين است:
شيخ ابوالفتوح رازى در شرح شهاب در شرح حديث نبوى «انّ اللّه ليؤيّد هذا الدّين بالرّجل الفاجر» پس از ذكر احوال «مؤلّفة قلوبهم» گويد براى من نيز نظير همين وقايع روى داده و اجمال آن، آن كه من در ايّام جوانى درخان معروف به خان علّان (در رى ظ) مجلس وعظ و تذكير مرتب همى داشتم و مرا در نزد عامّه قبولى عظيم بودى چنان افتاد كه جمعى از ياران من بر من رشك بردند و در نزد والى شهر از من سعايت نمودند. والى مرا از گفتن مجلس منع فرمود و مرا همسايه اى بود از اعوان سلطان و آن موقع يكى از ايام عيد بود و آن همسايه به عادت امثال خود عزم داشت كه به شرب مشغول گردد. چون اين حكايت بشنيد عزم خود را ترك داده به نزد والى شد و او را از حسد ياران بر من و دروغ بستن ايشان درباره من بياگاهانيد و سپس خود شخصا آمده مرا از خانه بيرون آورد و به منبر برد و تا آخر مجلس وعظ در پاى منبر بنشست. پس من به مردم گفتم اين است معنى آنچه پيغامبر (صلّى اللّه عليه وآله) فرموده كه خداوند اين دين را (باشد كه) به مرد فاجر توانايى دهد ۲ .