91
بزرگان ری ج1

مؤلفين آنها روايت مى كند، و تولد شيخ منتجب الدين به تصريح عموم كتب رجال و به تصريح معاصر او امام الدين عبدالكريم بن محمد رافعى در كتاب كه ترجمه حال مفصل مبسوطى در كتب مزبور مرقوم داشته ۱ در سنه پانصد و چهار بوده است، پس اگر سن منتجب الدين را در حين تحمّل وى روايات كتب كثيره مذكوره را از ابوالفتوح رازى به اقلّ تقديرات در امثال اين موراد بيست ساله هم فرض كنيم نتيجه ضرورى اين فقره اين مى شود كه استاد او ابوالفتوح رازى به نحو قدر متيقّن و به طور حتم و قطع در حدود 525 در حيات بوده است.
پس چنان كه ملاحظه مى شود دو قضيّه از قضاياى راجع به تعيين عصر مؤلف از روى قرائن خارجى مذكوره به نحو قطع و يقين و خارج از دايره شك و احتمال محقق و محرز است يكى آن كه ولادت او مؤخّر از حدود 480 نبوده است و ديگر آن كه وى در حدود 525 قطعا و محققا در حيات بوده است و تاريخ مابقى كيفيات و تفاصيل راجع به حيات او مجهول است مثلاً معلوم نيست چه مقدار مدّت قبل از 480 ممكن است متولّد شده باشد يا چه مقدار ديگر بعد از حدود 525 باز در قيد حيات بوده است لكن گمان مى رود كه تاريخ تولد او چنان كه مؤخّر از حدود 480 نبوده چندان مقدّم بر تاريخ مزبور نيز نبوده است زيرا كه مؤلف چنان كه بعد از اين مذكور خواهد شد از زمخشرى به «شيخ ما ابوالقاسم محمود بن عمر الزّمخشرى» تعبير كرده است كه از آن واضح مى شود كه زمخشرى از مشايخ و اساتيد مؤلف ما نحن فيه بوده است.
و چون عادةً و در اكثريت موارد شيخ مسن تر از تلميذ و تلميذ كم سن تر از استاد است پس اگر در مورد مفروض ما نيز اين اغلبيت جارى و از قبيل افراد شاذّه نادره

1.كتاب التدوين رافعى، نسخه خطى اسكندريه، ص ۴۱۴ـ۴۱۶.


بزرگان ری ج1
90

2،ص 250، در حدود پانصد هجرى بوده است ۱ . پس اگر به اقلّ تقديرات سنّ راوى بلاواسطه از او را يعنى ابوالفتوح رازى ما نحن فيه را در وقت وفات شيخ خود در حدود 500 هجرى بيست ساله هم فرض كنيم نتيجه ضرورى اين فقره اين مى شود كه تولّد ابوالفتوح رازى به نحو قطع و يقين مؤخر از حدود 480 هجرى ممكن نيست روى داده باشد.
ثانيا؛ آن كه شيخ منتجب الدين معروف ابوالحسن على بن عبيداللّه بن الحسن بن الحسين بن بابويه رازى صاحب فهرست مشهور به فهرست منتجب الدين كه از اخصّ تلامذه ابوالفتوح رازى است به تصريح خود او در قريب ده موضع از فهرست مزبور ۲
بلاواسطه از مؤلف ما نحن فيه روايت مى كند و تفسير را با تأليف ديگر صاحب ترجمه شرح شهاب الأخبار قضاعى هر دو را در نزد مؤلف آنها قرائت نموده، بوده است. و علاوه بر آن مؤلّفات كثيره عديده ديگرى از علماى شيعه را كه تراجم احوال ايشان در فهرست مزبور مذكور است ۳ به توسط صاحب ترجمه از

1.عين عبارت ابن حجر در لسان الميزان از قرار ذيل است: «الحسن بن محمد بن الحسن بن على الطّوسىّ ابوعلىّ بن (ابى) جعفر سمع من والده و ابى الطّيّب الطّبرى و الخلّال و التّنوخى ثم صار فقيه الشيعة و امامهم بمشهد على (رضى اللّه عنه) سمع منه ابوالفضل بن عطاف و هبة اللّه السقطى و محمد بن محمد النسفى و هو فى نفسه صدوق مات فى حدود الخمس مائة و كان متدينا كافا عن السّب». رجوع شود به فهرست منتجب الدين، ص۴ و معالم العلماء ابن شهر آشوب ص ۳۲ و امل الآمل، ص ۴۶۹ و منتهى المقال، ص ۱۰۲ و مستدرك الوسائل، ج۳، ص ۴۷۹.

2.اين ده موضع عبارت است از تراجم احوال اشخاص مذكور در حاشيه بعد بعلاوه ترجمه احوال خود ابوالفتوح رازى.

3.و آنان عبارتند از اشخاص ذيل: ابوبكر احمد بن الحسين بن احمد نيشابورى خزاعى جدّ اعلاى ابوالفتوح رازى و اسماعيل بن حسن بن محمد حسنى نقيب به نيشابور، و ابو عبداللّه جعفر بن محمد دوريستى، و خليل بن ظفر بن خليل اسدى و ابو محمد عبدالرحمن بن احمد بن الحسين نيشابورى خزاعى معروف به مفيد نيشابورى خزاعى معروف به مفيد نيشابورى، و عبدالجبار بن عبداللّه بن على مقرى رازى، و ابوالقاسم عبدالعزيز بن محمد بن عبدالعزيز امامى نيشابورى، و محسن بن حسين بن احمد نيشابورى عمّ مفيد نيشابورى، و ابو سعيد محمد بن احمد بن الحسين نيشابورى جد ادناى ابوالفتوح رازى.

  • نام منبع :
    بزرگان ری ج1
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 117185
صفحه از 360
پرینت  ارسال به