241. عباس بن على بن علويه ورامينى رازى
به نقل شيخ حرّ عاملى، شيخ منتجب الدين از وى به وصف «واعظ، صالح» ياد كرده است.
242. عباس بن فضل بن شاذان بن عيسى، ابوالقاسم مقرى رازى
وى و پدر و جدش ائمه علم قرآن بوده اند. عباس از محمدبن حميد و احمدبن ابى شريح و وهب بن ابراهيم استماع حديث كرد، و ابوالحسن قطّان و سليمان بن يزيد و محمدبن اسحاق كيسانى از او حديث شنيدند. عباس در قزوين حديث بگفت.
243. عبدالباقى بن احمد، ابوطيب خومينى رازى
نام وى در تاريخ بغداد، و معجم البلدان ذيل خومين رى درج آمده، و به جوانى به بغداد رفت و به اتفاق ابوبكر خطيب بن ثابت استماع حديث مى كردند، و از مشايخ وى مى نوشت. وى محدثى صدوق بود، و پس از سال 420 درگذشت.
244. عبدالجباربن احمد قاضى معتزلى رازى
عبدالجباربن احمد از معتزليان شافعى مذهب شهر رى بود، كه در فروع مذهب
شافعى و در اصول طريقت اعتزال داشت؛ و قضاء رى و اعمال آن به عهد صاحب عبّاد به وى واگذار بود، و به سال 367 به دريافت خلعت و سمت نائل آمد، و به رى و بلاد تحت فرمان مؤيدالدوله قاضى القضاة بود، و تصانيفى همچون دلائل النبوة در دو مجلد و عمده الأدلّة و غير اينها در اصول فقه و طريقت اعتزال به وجود آورد.
صاحبِ عبّاد جز اعطاء سمت قضا به وى نيكوييها كرد، با اين حال چون درگذشت قاضى عبدالجَبّار به ترحّم (رحمت و فرستادن) بر وى، بدان سبب كه در هنگام مرگ توبه اى از او ظهور نيافت، و به نزد وى محقّق نشد، رأى نداد. از اين رو قاضى را به قلت رعايت و وفا نسبت داده اند؛ و پس از آن فخرالدوله ديلمى وى را بگرفت و مصادره كرد. قاضى به سال 414 در شهر رى درگذشت، و عمرى دراز بيافت، و مردم از اقطار جهان استفادت را به محضرش مى شتافتند.