207
بزرگان ری ج2

475. محمد شريف، خموشى طهرانى

ذكر وى به عنوان خموشى طهرانى گذشت.

476. خواجه محمد طاهر پسر مولانا اميدى رازى

در تحفه سامى از وى به صورت طايرى رازى ياد شده است. وى را به وفور سياقت و كاردانى و صنوف عطوفت و مهربانى ستوده اند. گاه به سنّت آباء خويش به سرودن شعر، بدين نوع ابيات طبع آزمايى مى كرد.
آنكه رفت از سر كوى تو به آزار منمو انكه برد از تو به دل حسرت ديدار منم

477. سيد محمد على صدر الحفاظ

حاج سيد محمد على معروف به صدر الحفاظ از بزرگان و خدام آستانه مباركه عظيميه و خطيب اسبق و امام جماعت اين آستان ملك پاسبان بوده اند. وى در حدود سال 1321 ق در زاويه مقدسه به دنيا آمد و در بيت سيادت و سعادت پرورش يافت و مقدمات و سطوح وسطى را از محضر علماى شهر رى چون مرحوم آيه الله حاج ميرزا سيد حسن معينى و آيه الله حاج سيد مهدى لاله زارى و آيه الله حاج شيخ محمد رضا خاتمى بروجردى (رحمهم الله) و ديگران استفاده نمود ؛ بخصوص از دروس اخلاق و تربيتى مرحوم عالم متقى آيه الله حاج شيخ محمد بافقى (قدس الله سره) بهره مند شد و اكثر اوقات خود را در حرم مطهر حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام به عبادت و بندگى حق گذرانيد. بالاخص در دوران عمرش حدود هفتاد سال سحرها در اين حرم شريف به تهجد و شب زنده دارى و نماز شب گذراند و صبحها را در مسجد بالاسر اقامه نماز جماعت نموده و جمعى از اخيار و مردم متدين رى و طهران به ايشان اقتدا و استفاده مى نمودند، تا در شعبان 1410 ق برابر 16/12/1368 پس از نود سال عمر با شرافت ديده از جهان بست و به مولايش حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام پيوست و در جوار آن حضرت به خاك رفت:
تو روشن ضمير و دل آگاه بودىزمستغفر بى سحرگاه بودى
چو درگاه رحمت سحرگاه باز استيقين شامل رحمت الله بودى
تهجد نمودى چو اندر دل شببه درگاه عزّت تو را راه بودى
از آن ذكر تهليل گشتى مكرّممقامات محموديت شد مسلم
نگارنده گويد: اين جانب كه سالهاى متمادى با ايشان همسايه و آشنا بودم هرگز مكروهى از او نديدم و درباره او از هيچ كس چيزى نشنيدم. جدا سيدى بود شريف و عابدى بود زاهد و پارسا و متقى و خودساخته. عاش سعيدا و مات سعيدا. با مرحوم آيه الله حاج آقا حسين اثنا عشرى و برادرش حجه الاسلام حاج آقا حسن صاحب الزمانى و مرحوم آيه الله بافقى رفاقت تام و ارادت تمام داشت و همواره به نماز جماعتشان شركت مى نمود (جزاه الله عن الاسلام و نبيه خير الجزاء).


بزرگان ری ج2
206

472. محمد شاه بن القاسم حسينى، عزالدين ورامينى رازى

وى شيعى و فاضل و داراى نظم و نثر بود.

473. مولانا مير محمد حليمى طهرانى رازى

پدر وى در آغاز عهد صفويان رئيس طهران بود، ليكن او ترك آن كار كرد و آنچه داشت با مردم در ميان داشت، اين مطلع وى را است:
راز دل با غنچه بلبل در ميان آورده است آنچه در دل داشت گويا بر زمان آورده است

474. مولا محمد صادق رازى

من تلامذة الشيخ صالح بن عبدالكريم البحراني، ومما قرأ لديه كتابي نهج البلاغةو شرحه مصباح السالكين لابن ميثم البحراني، فكتب له انهاءات في الشرح أولها بتاريخ
23 جمادى الأولى سنة 1088 و بآخره إجازة بتاريخ ربيع الثاني سنة 1091، وقال فيها:
قرأ علي الأخ الأعز الفاضل شمس سماء العوارف و الفضائل، المتوشح بأردية الانزواء في زوايا الخمول و إن لم يكن له مماثل، المولى الأجل الفائق.. قراءة منبئ عن مبانيه مفصح عن معانيه، وأفاد في أثنائها من استفاد و أحسن المناطق و أجاد...
أقول: أستبعد أن يكون صاحب الترجمة هو محمد صادق بن محمد علي الطبيب الرازي المترجم في الكواكب المنتثرة ص 363 لبعد تاريخيهما و إن كانا من أعلام القرن الثاني عشر.

  • نام منبع :
    بزرگان ری ج2
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 152358
صفحه از 271
پرینت  ارسال به