219
بزرگان ری ج2

بزرگان ری ج2
218

495. امير مسيب رازى

وى در آغاز عهد صفويان مى زيسته؛ و از سادات بدخشان و سيدى خليق بوده است؛ اين مطلع در منقبت اميرالمؤمنين از او است:
هر گه رسم به خاك در مرتضى علىجان را فدا كنم به سر مرتضى على

496. معلى بن منصور، ابو يعلى حافظ رازى

وى در بغداد از مالك بن انس و ليث بن سعد و ديگران حديث بگفت، و على بن المدينى و ابوبكر بن ابى شيبه و ديگران از او روايت كنند. معلى فقيه اصحاب رأى بود، و از ابو يوسف قاضى اخذ حديث كرد.

497. ملكشاه غازى لواسانى رازى

وى از مردم لواسان رى و از رجال سياسى آن سامان است، كه ذكرش در حوادث و وقايع پهنه رستمدار و تنكابن و كلاره دشت و كلاره رستاق مازندران به عهد خاندان آق قوينلو در سالهاى 890 - 900 به چشم مى خورد؛ و حوزه حكومتش كلاره دشت و نواحى آن بود.
در باب حوزه عمل او در تاريخ خانى ـ در وقايع سال 899 ـ 900 ـ چنين مذكور آمده:«...ملكشاه غازى حاكم كلاره دشت با ملك جهانگير سلسله دوستى پيش گرفته...».
و نيز:
كيا محمد كيا الغاره به كلاره دشت برده شاه غازى و برادر او ملك مظفّر و
فرزندان او را دستگير كرده روانه خدمت ميرزا على گردانيد.
در همين كتاب به لواسانى بودن وى به تصريح و تعريض چنين اشارت رفته: «...بر موجب اشارت ميرزا على، به طلب ملكشاه غازى لواسانى فرستاده آوردند».
و نيز:
...ميرزا على...نزد سلطان هاشم و ملوك رستمدار فرستاد، و ملك اشرف و ملكشاه غازى لواسانى...جمع آمدند....
و نيز:
...كيا محمد كيا از منزل جنگ عنان گردانيده در پى ملكشاه غازى رفت، و به اتفاق متوجه لواسان شدند، و از آنجا به كلاره رستاق، و از آنجا به تنكابن سعادت خدمت سلطان هاشم را دريافت....
ظاهرا وى همان كس است كه نامش بر روى صندوق متبرّك بقعه امامزاده يحيى در طهران، بازمانده از سال 895، بدين صورت ديده مى شود:
قد امر بنَحّتِ هذا القبر خلاصة الملوك و السلاطين عضدُالدوله ملكشاه غازى (ايدّاللّه دولته)، ابن المرحوم [الـ ]مغفور ملك شاهرخ (نور قبره تقرّبا الى اللّه ).
بدين قرار پدر وى ملك شاهرخ نام داشته و تواند بود كه به قرينه كلمه«ملك» صاحب سمتى نيز بوده است. بر طبق نقل مرعشى در تاريخ گيلان و ديلمستان در سال 867 ميرزا شهرخ نامى در ديلمان حكومت داشت، ولى معلوم نيست كه
همين ملك شاهرخ است، و يا ديگرى است. اينكه برخى از ارباب قلم به قرينه «ملك شاهرخ» اين ملك شاه را فرزند شاهرخ تيمورى پنداشته اند، به هيچ روى رويى در صواب ندارد؛ زيرا گذشته از اينكه از سال فوت شاهرخ تيمورى تا اين تاريخ بالغ بر چهل و پنج سال مى گذرد، و رى مدتها پيش از تصرف خاندان تيمورى بيرون رفته به اختيار قراقوينلوها و سپس آق قوينلوها در آمده بود، در هيچ يك از كتب تاريخى فرزندى به نام ملكشاه غازى به شاهرخ تيمورى نسبت داده نشده.
ملكشاه غازى را جز ملك مظفر - كه در سابق به نامش اشارت رفت - برادر ديگرى نيز به نام ملك كيخسرو بوده است.

  • نام منبع :
    بزرگان ری ج2
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 152344
صفحه از 271
پرینت  ارسال به