287. عتاب بن محمد بن احمد بن عتاب، ابو القاسم حافظ رازى ورامينى
وى يكى از حفّاظ صدوق رى بود، و از محمد بن محمد بن سليمان باغندى و ابو محمد عبدالرحمن بن ابى حاتم رازى و ابوالقاسم بغوى و تنى چند ديگر روايت حديث كند؛ و ابوبكر محمد بن ابراهيم و ابن بركان و پسرش سلمه نيز از او روايت كنند، سال فوتش پس از سال 310 بوده است.
وى به بغداد رفت، و از احمد بن محمد بن ميمون و على بن ابراهيم قطّان قزوينى روايت حديث كرد.
288. امير عجيبى
وى از شاعران و سادات رى در اوائل عهد صفويان بود؛ و اين مطلع از او است:
دارم به سينه ناوكى از چشم پرفنتپنهان نمى كنم، نظرى هست با منت
289. مولانا عز الدين
عز الدين از شاعران ولايت رى در آغاز عهد صفويان بود، و در طهران مكتب دارى مى كرد. مردى متّقى و درويش بود. اين مطلع از اوست:
مه من كاكل مشكين به روى خود پريشان كنبراى چشم بد خورشيد را در ابر پنهان كن