38. ابوعلى احمد بن على بن ابراهيم بن هاشم بن خليل قمى
ممدوح و ساكن رى بوده است. او از بزرگان شيعه و از مشايخ مشهور شيخ صدوق است كه صدوق براى او طلب رحمت كرده است. ابن بابويه در تاريخ رى از او ياد كرده و گفته است: «از پدرش و سعد بن عبدالله و عبدالله بن جعفر حِمْيرى و احمد بن ادريس و... استماع حديث كرد». و صدوق از او روايت مى كند.
39. ابوعلى رازى
عارفى جليل و نبيل بوده، صاحب نفحات الانس ترجمه او را از كتاب شيخ الاسلام هروى نقل كرده، از ديگر كتب چيزى به دست نيامد. نشو و نمايش در رى بوده و با جماعتى مؤانست و مجالست داشته؛ از كلمات اوست كه گفته:
اذا رأيت اللّه عزوجل يوحشك من خلقه فعلم انّه يريدان يونسك بنفسه؛
هرگاه بينى كه حق تعالى تو را از خلق وحشت دهد از حاضر نياسايى و غايب را نجويى.
بدان كه مراد او آن است كه تو را با خود انس و آرام دهد.
و نيز از او است كه گفته: «چون مرد از خود در طريق طريقت نتواند گذشت چگونه دريافت كند مقام قرب و لذت فناء فى اللّه را». از او پرسيدند: عاقل كيست؟ گفت:
آن كس كه داند دنيا را ثباتى نيست و از براى محلى كه باقى نخواهد ماند
رنج بر خود نبيند و پيوسته متذكر باشد رفتن آن سراى را.
يكى از او پرسيد: يا شيخ، در دنيا چه بايد كرد كه فايدتى مرد را حاصل شود و از عقبا بهره برد؟ گفت:
چون برين كلام پى بردى كه دنيا مزرعه آخرت است تخم نيكى بايد كاشت، تا در آن سراى ثمر آن را بردارى.
سال وفات وى مسطور و مضبوط نيست، همچنان كه از ترجمه اش مستفاد گرديد ايام زندگانى و وفاتش در مائه سيم هجريه بوده است. واللّه اعلم.