63
بزرگان ری ج2

بزرگان ری ج2
62

حرف ب

115. بدركيابن شرفشاه بن محمد حسينى رازى

شيخ حر عاملى نام وى را در امل الآمل به نقل از منتجب الدين ذكر، و با ادات «فاضلٌ، ديّنٌ» توثيقش كرده است.

116. برهان الدين رازى هروى (يا برهان الدين عطاءاللّه )

دانشمند، شاعر و مدرّس مدارس هرات در سده نهم. از اوايل زندگى و تحصيلات او اطلاعى در دست نيست. در بسيارى از منابع قرن نهم و دهم (از جمله: تذكرة الشعراى دولتشاه سمرقندى، هفت اقليم امين احمد رازى، مجالس المؤمنين قاضى نورالله)، نامى از او نيامده است. مجالس النفائس امير عليشيرنوايى كه در زمان حيات برهان الدين نوشته شده است، قديم ترين منبعى است كه آگاهيهايى درباره او به دست داده است. امير عليشير (ص 91)، برهان الدين رازى
را از «بزرگزادگان هرات» و «جوانى دانشمند» شمرده كه در مدرسه شاهرخ ميرزا تدريس مى كرده است. البته جوان بودن برهان الدين رازى در هنگام تأليف مجالس النفائس(896)، تا حدّ زيادى ترديدآميز مى نمايد؛ زيرا او رساله جواهرالاسماء را در فنّ معمّا، به نام ابوالقاسم بابر ميرزا(حك:852-861) سالها پيش از آن نوشته بوده است (همانجا؛ خواندمير، 1362 ش، ج 4، ص 341)؛ آقابزرگ اين بابر را با ظهير الدين محمد بابر، متوفى 937، اشتباه گرفته است (ذريعه، ج9، قسم 1، ص 133). با توجه به رواج معمانويسى در آن روزگار (صفا، ج 4، ص 117-120)، اين احتمال وجود دارد كه برهان الدين نيز براى پسند خاطر پادشاهى شاعر چون بابر ميرزا (همو، ج 4، ص 131)، اثرى در خور رقابت با ديگر آثار مشابه پرداخته باشد، و اين خود مستلزم پختگى و تجربه بوده است.
بنابراين، حتّى اگر زمان تأليف جواهرالاسماء را با آخرين سال سلطنت بابر ميرزا (861) برابر بدانيم، برهان الدين در 896 مى بايست ميانسالى خود را نيز پشت سر گذاشته باشد. ظاهرا در فهرستهاى كتب خطّى نامى از جواهرالاسماء نيامده و به علّت دسترس نبودن اين اثر، زبان و نيز نظم يا نثر بودن آن مجهول است. استناد به تنهابيت فارسى، كه امير عليشير(ص 91) نقل كرده است، براى داورى قطعى درست و كافى به نظر نمى رسد، گرچه اين اطمينان وجود دارد كه وى شاعر نيز بوده است. منابع قديم تر تنها دو بيت او را كه به مناسبت امارت يا «مُهردارى» امير عليشير در 876 سروده، ذكر كرده اند (همانجا؛ خواندمير، 1362 ش، ج 4، ص 160؛ همو، 1372 ش، ص 210). در دوره معاصر، آقابزرگ وى رادر شمار شاعران شيعه مذهب آورده و از ديوان او نيز ياد كرده است (ج 9، قسم 1، ص 133).
به نوشته منابع، برهان الدين در فضل و دانش بر بيشتر فضلا و دانشوران عصر خويش برترى داشته است. وى علاوه بر تدريس، در خانقاه امير عليشير موسوم به «اخلاصيه» نيز به افاده مشغول بوده است (خواندمير، 1362 ش، ج 4، ص 341؛
همو، 1372 ش، ص 210). خواندمير وى را به «سعت مشرب و ميل به صحبت اهل طرب» ستوده است (1362 ش، همانجا).
همچنين خواندمير از شخصى به نام امير برهان الدين عطاءالله (متوفى 919) سخن گفته و قطعه اى از وى به مناسبت انتصاب اميرعليشير به حكومت استر آباد به فرمان سلطان حسين بايقرا، نقل كرده است، اما يكى شمردن اين دو درست نيست، زيرا برهان الدين رازى هفده سال پيش تر در گذشته بوده است (1362 ش، ج 4، ص 180، 341، 353؛ 1372 ش، ص 218).
مآخذ
محمد محسن آقابزرگ طهرانى، الذّريعة الى تصانيف الشيعة، چاپ على نقى منزوى و احمد منزوى، بيروت 1403/1983.
امير عليشير نوائى، تذكره مجالس النفائس، چاپ على اصغر حكمت، تهران 1363 ش.
غياث الدين بن همام الدين خواندمير، تاريخ حبيب السير، چاپ محمد دبير سياقى، تهران 1362 ش.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ، مآثرالملوك، به ضميمه خاتمه خلاصه الاخبار و قانون همايونى، چاپ ميرهاشم محدث، تهران 1372 ش.
ذبيح الله صفا، تاريخ ادبيات در ايران، ج 4، تهران 1363 ش.

  • نام منبع :
    بزرگان ری ج2
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 152912
صفحه از 271
پرینت  ارسال به