22 . عبيداللّه بن محمّد بن عمر بن على بن ابى طالب عليه السلام : وى از اصحاب امام باقر و امام صادق عليهماالسلام بود . ۱
23 . عبداللّه بن محمّد بن عمر بن على عليه السلام : وى هم از اصحاب امام محمّد باقر عليه السلام بود و در كتابهاى استبصار ، تهذيب و من لايحضره الفقيه ، روايات زيادى از او نقل شده است . ۲
اينها همه افراد بارزى از شاگردان مكتب حضرت زيد عليه السلام بودند كه علوم و اخبار و احاديث زيادى را از او فرا گرفته و هر يك خود ، فقيهى صاحب نظر بودند كه در ميان مسلمانان نورافشانى مى نمودند . ۳
مناظرات زيد عليه السلام با علماى شام و پاره اى از اشعار وى
همان طورى كه اشاره شد ، زيد عليه السلام در علوم مختلف سرآمد عصر خويش ، بعد از پدر و برادر و برادرزاده خود بود ، لذا علماى اهل تسنّن براى مباحثه و مناظره به خدمت آن جناب مى آمدند و مسائلى را مطرح و بحث مى نمودند .
خالد بن صفوان گويد:
هنگامى كه زيد عليه السلام در رصاف به سر مى برد ، چند تن از علماى شام كه در فصاحت و سخنورى و استدلال يد طولايى داشتند . به خدمت وى آمدند ، و بحثى را تحت عنوان «قلت و جماعت» كه منظور دو گروه شيعه و سنّى بود مطرح كردند . آنان با جمله معروف «إنّ اللّه مع الجماعة ، و انّ اهل القلّة هم اهل البدعة و الضلال؛ خداوند ، با جماعت است ، و اقليّتها اهل بدعت و گمراهى اند» بحث را شروع كردند و مقصود آنان از اقليّت ، شيعه بود .
خالد مى گويد:
در اين هنگام زيد بن على عليهماالسلام در مقام جواب شروع به سخن كرد . او پس از حمد و ثناى خدا و درود بر پيامبر و خاندان او ، آن چنان عالى و رسا سخن گفت كه: «ما