امير المؤمنين عليه السلام مى رساند . در عصرى كه يادِ نام على عليه السلام به عنوان مدح و طرفدارى با مرگ يكسان بود و خلفاى بنى اميّه و عمّال كثيف و آخوندهاى دربارى آنان با جعل احاديث ، در محو فضايل اميرالمؤمنين عليه السلام مى كوشيدند ، زيد عليه السلام در اين موقعيت حساس در مدح و ثناى و حقانيّت جدّش مام على عليه السلام سخن مى گويد .
باز از اشعار او است كه روح سخاوت و جوانمردى وى را بازگو مى كند:
يَقولونَ زيدا لا يَزكي بِمالِهِوَ كَيفَ يزُكَيّ مَن هُوَ؟؟لُهُ
اِذ حالَ حَولاً لَم يَكُن فى دِيارِنامِنَ المالِ إلاّ رَسمُهُ وَ فَضابِلهُ۱
ـ گويند زيد ، زكات مالش را نمى دهد ، چگونه زكات بدهد كسى كه همه آن را مى بخشد .
ـ سالى بر ما گذشت و در ديار ما ، از مال جز نام و نشان چيزى يافت نمى شد .
همچنين زيد عليه السلام اشعارى در سوگ برادر معصومش امام باقر عليه السلام سروده است ، كه چنين مى باشد:
شَوى باقِرُ العِلمِ في مَلحَدِاِمامُ الورَى طيِّبُ المَولِدِ
فَمَن لي سِوى جَعفَرٍ بَعدَهُاِمامُ الورَى الأَزهَرِ الأَمجَد
أبا جَعفَر الخَيرِ أَنتَ الاِمامُوَ أَنتَ المُرجّى لِبَلوى غَدٌ۲
ـ شكافنده علم ، امام محمّد باقر عليه السلام در قبر آرميد؛ امام تمام موجودات كه پاكزاد بود .
ـ پس از مرگ او ، كسى جز جعفر الصادق عليه السلام ندارم پيشواى جهانيان كه نورانى تر و از همه بزرگوارتر است .
ـ اى أبا جعفر نيكو خصال تو پيشوايى ، و در روز بلوا و محشر فقط اميد به تو است .
در اين چند بيت ، عقيده زيد عليه السلام ، را در مسأله امامت مى توان به دست آورد ، كه او خود ، مدّعى امامت نبود و به وجود برادرش امام محمّد باقر عليه السلام و برادر زاده اش امام صادق عليه السلام افتخار مى كرد و آنان را امام و ولىّ و پيشواى خود مى دانست .