125
امامزادگان و زيارتگاه های شهر ری

عالى مقام ، روا داشته مى شد و هشام شخصا در رأس همه اين ظلمها بود ، براى وى تشريح و گوشزد مى نمود .
شيخ مفيد رحمه الله در ارشاد ۱ مى گويد:
روزى زيد عليه السلام به بارگاه هشام وارد شد چاكران و نديمان اموى همه گرد خليفه مغرور نشسته بودند . هنگامى كه فرزند على بن الحسين عليهماالسلام بر آنان وارد شد ، اراده كرد نزديك هشام بنشيند . هشام به قصد اهانت و جسارت نسبت به ساحت مقدّس زيد عليه السلام ، به اطرافيانش اشاره كرد كه جايى براى نشستن زيد عليه السلام باز نكنند تا از اين رهگذر اهانتى نسبت به ساحت زيد عليه السلام شده باشد .
زيد عليه السلام فرمود: هشام ، بترس از خدا و پرهيزكار باش .
هشام گفت: همانند تو مرا به پرهيزكارى امر مى كند!؟
زيد عليه السلام : در ميان بندگان خدا ، هيچ كس برتر نيست كه ديگران را به تقوى و پاكى وصيّت كند ، و كسى از وصيّت شدن به تقوى پست نگردد ، پس از خدا بترس . آنگاه هشام تند شد و فرياد زد:
تو آرزوى خلافت را در دل مى پرورانى و اميد آن را به دل بسته اى اما تو را با حكومت و خلافت چكار!؟ بى مادر ، تو فرزند كنيزى بيش نيستى!
زيد عليه السلام با وقار و متانتى كه مخصوص خود او بود ، جواب دندان شكنى به خليفه بد زبان داد ، و فرمود: هشام ، من كسانى را والا مقام تر از پيامبران در نزد خدا نمى يابم ، و حال آنكه اسماعيل عليه السلام پيغمبر خدا كنيززاده بود ، اگر اين جهت حاكى از فرو مايگى بود ، وى به رسالت مبعوث نمى گرديد .يا در جاى ديگر آمده كه زيد عليه السلام فرمود: مادران مانع ترقّى فرزندان نيستند .
اى هشام ! من از تو مى پرسم: آيا منصب نبوّت بالاتر است يا خلافت؟
پس اين نقص نمى شود ، آنگاه تو چگونه به خود جرأت مى دهى به كسى اهانت كنى ، كه او نبيره رسول خدا صلى الله عليه و آله و فرزند امير المؤمنين عليه السلام است .

1.ارشاد مفيد ، ج ۱ ، ص ۸۸ ، به نقل از قيام زيد بن على عليهماالسلام ، ص ۱۳۹ .


امامزادگان و زيارتگاه های شهر ری
124

شهر «رصافه » شام ، كه آب و هوايى خوش و عمارتهاى مجلّل و آثار باستانى داشت و پايتخت ييلاقى هشام بود ، از دنيا رفت و در همان جا دفن شد . هشام 53 سال عمر كرد .
درباره اين خليفه اموى گفته اند:
او مردى هتّاك و بى باك و خوشگذران و شهوت ران بود . او بر مسند خلافت تكيه داده بود و ملّت ستمديده و مسلمان را زير يوغ خود و حكام بنى اميّه درآورده بود . او به قوانين اسلام بى اعتنا و نسبت به شرايع و احكام قرآن بى تفاوت بود . گناه و فسق علنى او ، مورد اعتراف هم عصران اوست . او هر گناهى را كه مى خواست ، مرتكب مى شد و هميشه مشغول عيش و نوش ، و خوردن شراب بود و هيچ گاه از آن جدا نمى شد ، به طورى كه روزى از هفته را مخصوص شراب خوردن قرار داده بود . ۱
پيش از نبرد خونين زيد عليه السلام ، حوادثى ناگوار براى حضرتش به وجود آمد كه اين حوادث در تسريع قيام و شروع جنگ بى اثر نبود . اين حوادث سبب شد كه اين انقلاب آل محمّد صلى الله عليه و آله تصميم قطعى خويش را بگيرد و مقدمات نهضت و انقلاب را فراهم آورد . اين پيشامدهاى ناگوار در روح فرمانده دلير علوى اثر فوق العاده گذاشت و خونِ گرم و مقدّس حضرتش را به جوش آورد و كاسه صبر او را لبريز ساخت . تحمّل اين پيشامدهاى ناگوار و وضع نابسامان ملّت اسلام ، كه در زير چكمه هاى دژخيمان حكومت شام نيمه رمقى برايشان نمانده بود ، براى مرد بزرگ و با شهامتى چون زيد عليه السلام فرا رسيد . اينك چند نمونه از آن حوادث ذيلاً بيان مى گردد:
زيد عليه السلام بارها به مناسبتهاى مختلف به دستور هشام بن عبدالملك ، حكمران اموى به دربار جلب و احضار مى شد و با خليفه غاصب ملاقاتهاى مختلفى داشت . زيد عليه السلام از اين فرصتها استفاده مى كرد و خليفه مستبد اموى را نصيحت مى نمود و اوضاع نابسامان ملّت اسلام و جناياتى كه نسبت به مردم بالأخص انقلابيّون علوى و سادات

1.اغانى ، ج ۶ ، ص ۱۰۰؛ عقد الفريد ، ج ۶ ، ص ۴۵۰؛ ثورة زيد عليه السلام ، ص ۷۸؛ تاريخ يعقوبى ، ج ۲ ، ص ۳۲۸؛ تتمة المنتهى فى احوال الخلفاء ، ص ۱۶۱؛ تاريخ الخلفاء ، ص ۱۵۳؛ اخلاق الملوك ، ص ۱۵۲ .

  • نام منبع :
    امامزادگان و زيارتگاه های شهر ری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 193800
صفحه از 336
پرینت  ارسال به