13
امامزادگان و زيارتگاه های شهر ری

است ، و هر گردنفرازى در مقابل فضل و كمال ايشان خاضع است .
اميرالمؤمنين عليه السلام در نامه اى به معاويه ، افتخارات خود را چنين بر مى شمرد:
... كه ما تربيت يافته پروردگارمان هستيم ، و مردم پس از آن تربيت يافتگان ما هستند . شرف و بزرگى ديرين ما نسبت به خويشاوندان تو منع نكرد ما را از اين كه شما را با خود بياميزيم و از (شما) زن گرفتيم و زن داديم ، چنان كه نظاير ما انجام مى دهند ، در حالى كه شما در آن پايه نبوديد و از كجا چنين شايستگى را داريد؟ در حالى كه پيامبر صلى الله عليه و آله از ماست ، و تكذيب كننده او (ابوجهل ) از شماست ، و اسداللّه (حضرت حمزه ) از ما ، و اسدالاحلاف (ابو سفيان يا عتبه و يا اسد بن عبدالعزّى ) از شماست ، دو سرور جوانان اهل بهشت (امام حسن و امام حسين عليهماالسلاماز ما ، و كودكان اهل دوزخ از شما ، و بهترين زنان جهانيان از ما ، و حمّالة الحطب (زن ابو لهب ) از شماست ، چه بسيارى از خوبيها كه به سود ما و بديها كه به زيان شماست! پس اسلام ما آن است كه همه شنيده اند ، و زمان جاهليّت (بزرگى) ما غيرقابل انكار است ، و كتاب خدا براى ما فراهم كرده است آنچه را كه از ما پراكنده شده است و همان است سخن پروردگار: «بعضى از خويشان پيامبر بر بعضى ديگر سزاوارترند در كتاب (يا حكم) خدا» 1 . 2
امام حسن مجتبى عليه السلام وقتى كه در مجلس معاويه ، عمرو بن عاص به آن حضرت گوشه اى زد ، فرزند پيامبر از پاسخ به ابن عاص ننگش آمد و پس از سخن وى ، رو به معاويه كرد و فرمود:
اى معاويه ، آيا عبد سهم را وادار مى كنى تا مرا دشنام دهد؟ درحالى كه جمعى شاهد و ناظر ما هستند . هرگاه قريش ، انجمنها به پا كنند ، از قصد تو به درستى آگاه خواهند شد . تو از روى نادانى به خاطر كينه ديرينه و مستمرّى كه دارى قصد دشنام و سرزنش ما را كردى . تو نه پدرى همچون پدر من دارى تا بدان وسيله بر كسى كه مى خواهى فخر كنى و يا مكر نمايى ، فخر فروشى كنى ، و نه اى پسر هند ، جدّى چون جدّ من رسول خدا دارى ـ اگر اجداد ما را نام ببرند ـ و نه مادرى از قريش

1.سوره انفال ، آيه ۷۵ .

2.نهج البلاغه ، نامه ۲۸ .


امامزادگان و زيارتگاه های شهر ری
12

كرده است ، به حدّى كه هر كسى دوست مى دارد كاش يكى از آنان مى شد ، امّا آنان ، به خاطر شرافت زياد و مقام والايى كه دارند ، نمى خواهند منسوب به هيچ فرد ديگرى باشند .
امتيازى كه خداوند به خاطر بزرگداشت پيامبر ش ، به هاشميان اختصاص داد ، عبارت است از بركنار داشتن ايشان از صدقات واجبى است كه به منزله چركهاى اموالى در دست مردم است . در قرآن مجيد براى ايشان سهمى را در كنار سهم خود ، به عنوان سهم پيامبر ش قرار داده است ، و اين خود بزرگداشتى از جانب خدا نسبت به آنهاست كه هيچ مخالف و معاندى ، هرقدر هم كه در منع از حق و مقام ايشان سرسخت باشد ، نمى تواند آن را انكار كند ، همان طورى كه خداوند درقرآن مجيد دوستى ايشان را بر تمام مسلمين واجب دانسته ، و پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله آنان را مشمول عنايت خاص خود قرار داده و با اين سخن جاودانه خود آنها را ستوده است:
هر سبب و نسبى روز قيامت گسسته است جز سبب و نسب من .۱
مشايخ بزرگ در كتابهاى خود ، بعضى از چيزهايى را كه نسبت به هاشميان رعايت آن واجب است بيان كرده اند . شيخ ابو جعفر صدوق رئيس محدّثان (م 388 ق) در كتاب اعتقادات الاماميّه بخشى از حقوق ايشان را يادآورى كرده است و نيز شيخ بزرگوار آية اللّه علامه حلّى (م 721 ق) در اواخر كتاب القواعد ، وصيّت خود به فرزندش فخر المحققيّن را نقل كرده و در آن وصيّتنامه ، وى را به رعايت حق سادات و رابطه ايشان امر كرده و در آن جا بخشى از حقوق سادات و سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله را درباره فضيلت ايشان يادآورى كرده است .
بنابراين دلايل و نظاير اينها ، هر علوى ، هر طالبى و حتى هر هاشمى حق دارد كه در رفعت مقام سر بر آسمان سايد و به مجد و شرف خود سرافراز باشد .
چرا چنين نباشد ، در حالى كه آنان مفتخرند به فرزندى كسانى كه هر با شرافتى پيش مقامشان سرفرود آورده ، و هر سركش متكبّرى ، در خط اطاعت ايشان سرنهاده

1.«كلّ سَبَبٍ و نَسَبٍ مُنْقَطِعٌ يَوْمَ القِيَمةِ الاّ سَبَبى و نَسَبى» (المبسوط ، ج ۱ ، ص ۱۵۶) .

  • نام منبع :
    امامزادگان و زيارتگاه های شهر ری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 195305
صفحه از 336
پرینت  ارسال به