قوم خود بود و در زبان ، بيان ، علم ، فضل ، سلامت نفس ، زيبايى ، پارسايى و احاطه بر علم انساب ، از رجال بنى هاشم بود . ۱
تمايل او به فرقه زيديّه هيچ اصلى ندارد ، بلكه خود زيديّه به جهت قيام حسين بن زيد عليه السلام بر عليه دستگاه غاصب عبّاسى ، وى را به عنوان يكى از ائمه خود محسوب مى كنند . ۲
اكثر علماى اماميّه قائلند كه حسين ذوالدمعه يكى از چهارصد مصنّفى هستند كه از امام جعفر الصادق عليه السلام روايت مى كردند و هركدام جداگانه كتابى نوشتند و نام آن را الاصول ۳ نهادند .
نجاشى در رجال ۴ ، در همين زمينه مى نويسد:
اِنّ له كتاب ، و كتابه مختلف الرواية .
شيخ طوسى رحمه الله هم در كتاب الفهرست ۵ خود مى نويسد:
الحسين بن زيد عليه السلام ، له كتاب ، رواه حميد بن ابراهيم بن سليمان عن الحسين بن زيد عليه السلام .
على الظاهر ، كتاب حسين ذوالدمعه بايد مجموعه احاديث مروى از امام جعفر صادق عليه السلام باشد .
اما اينكه وى در علم انساب هم تأليفى داشته يا نه ، سندى وجود ندارد ، مگر
عبارت «احاطة بالنسب» كه در توصيف او آمده است .
لذا تنها تأليف وى ، همان كتاب الاصول در روايات منقول از امام جعفر صادق7 مى باشد .
تعداد فرزندان حسين ذوالدمعه و اعقاب وى
درباره فرزندان حسين بن زيد عليهماالسلام ميان علما اختلاف است كه ذيلاً به آن اشاره مى نماييم:
أبو نصر بخارى در كتاب سر السلسلة العلوية ۶ تعداد فرزندان حسين ذوالدمعه را