235
امامزادگان و زيارتگاه های شهر ری

اعتماد است يا نه . و اگر محدثى ثقه آن را نوشته است ، نوشته او را در بست بايد پذيرفت؟ و يا بايد شيوه پژوهندگان عصر را در نقد علمىِ داستانها رعايت كرد؟ و يقين است كه صورت دوم مورد قبول همگان خواهد بود؛ زيرا آنچه در آن بحث مى شود ، حادثه اى تاريخى است ، نه حكمى الزام آور .
ديرينه تر سند كه گويد شهربانو در جنگ مسلمانان با ايرانيان اسير گرديد و او را به مدينه ، نزد عمر بردند ، كتاب بصائر الدّرجات محمّد بن حسن صفار قمى(م 290 ق) است كه گويد:
دختر يزدگرد را به اسيرى نزد عمر آوردند . ۱
چون طريق او در نقل اين روايت ، طريق كلينى و نقل از عمروبن شمر است و روايت او و كلينى هر دو يكى است ، از نوشتن عبارت
بصائر الدرجات خوددارى مى شود . پس از آن ، كتاب اصول كافى ثقة الاسلام محمّد بن يعقوب كلينى است ۲ . كلينى از طريق عمرو بن شمر از جابر بن عبداللّه چنين روايت كند:
چون دختر يزدگرد را بر عمر درآوردند ، دوشيزگان مدينه به تماشاى او آمدند . چون به مسجد درآمد ، مسجد به نور او روشن شد . چون عمر بدو نگريست ، وى روى خود را پوشاند و گفت «اف بيروچ باد هرمز ـ ابيروچ باد هرمز» عمر گفت مرا دشنام مى دهد ، و قصد كشتن او را كرد . امير المؤمنين عليه السلام او را فرمود:
تو چنين حقى ندارى. او را بگذار تا يكى از مسلمانان را به شوهرى اختيار كند . و او را بهره آن مسلمان از مال فيى ء ۳ قرار بده .

1.بحارالانوار ، ج ۴۶ ، ص ۹ .

2.در كتاب الفرق و المقالات ، نوبختى و فرق الشيعه سعد بن عبداللّه اشعرى نيز نام دختر يزدگرد آمده است ، ليكن نه با تفصيلى كه در كافى ديده مى شود .

3.فيى ء بهره اى است كه مسلمانان از غنيمتهاى جنگى دريافت مى كردند سپس در طول تاريخ معنى ديگر نيز بدان داده اند .


امامزادگان و زيارتگاه های شهر ری
234

شهربانو تا بدانجا است كه مزارى هم به نام بى بى شهربانو در نزديكى شهر رى در دل كوه براى او و به نام او برپاست .
برپا دارندگان و زيارت كنندگان اين مزار گويند اين بانو پس از حادثه كربلا و شهادت امام حسين بر اسب او ذوالجناح نشتت و يكسره به ايران تاخت . در نزديكى رى ، بدين كوه رسيد و دشمن در پى او بود . شهربانو خواست بگويد اى (هو) ، مرا بگير! گفت اى كوه ، مرا بگير! كوه شكافته شد و او در دل كوه رفت .
پدر او را يزدگرد ، آخرين پادشاه ساسانى ، نوشجان از مردم خراسان ۱ و شيرويه ۲ پسر پرويز ، نوشته اند و مشهورتر از همه نام يزدگرد است .
اما شهربانو ـ كه گويند در كربلا حاضر بود ـ چگونه به ايران آمد؟ و يا اگر از عراق به حجاز رفت ، چرا از آنجا به ايران هجرت كرد و اين راههاى دراز را براى چه پيمود ، تا بدين سرزمين برسد و دشمن او را دنبال كند؟ و او از (هو) يارى بخواهد ، ليكن زبانش به خطا (هو) را (كوه) بگويد و كوه از هم باز شود و او را در شكم خود پنهان سازد؟! داستانى است كه افسانه پردازان بايد بدان پاسخ دهند و يا لااقل آن را روشن كنند .
اما نام شهربانو دختر يزدگرد ساسانى ، تنها در زيارت نامه ها و قصه هايى كه براى توجه شنوندگان مى نويسند نيامده ، چنانكه نوشتيم اين نام شهرتى هزار و يكصد ساله دارد نه تنها در بين مردم ، بلكه در كتابهاى تذكره ، رجال ، و تاريخ ، نوشته شخصيتهايى بزرگ و مشهور در جهان تشيع .
حال كه چنين است بايد ديد برابر اين اسناد ، دختر يزدگرد ـ آخرين پادشاه ايران پيش از اسلام ـ چگونه از ايران به حجاز و به مدينه رفته و زناشويى او با سيدالشهدا حسين بن على عليه السلام چسان بوده است؟ و اسنادى كه اين داستان در آنها آمده ، قابل

1.همان ، ج ۲ ، ص ۱۷۶ ، كشف الغمة ، ج ۴ ، ص ۱۰۵ .

2.همان ، ج ۴ ، ص ۱۷۶ .

  • نام منبع :
    امامزادگان و زيارتگاه های شهر ری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 202623
صفحه از 336
پرینت  ارسال به