249
امامزادگان و زيارتگاه های شهر ری

چنانكه مُجدلِدينِ سعيد از شعبى روايت كند:
در روز مدائن مسلمانان از كنيزان كسى تنى چند به اسارت گرفتند كه مادر من يكى از آنان است . ۱
اين داستان نيز با در نظر گرفتن تاريخ تولد و مرگ شعبى قابل توجه است . و باز هم بعيد نيست كه در فتحهاى خراسان و شرق ايران 2 ، زنانى اسير شده باشند . نيز دور نيست كه يكى از اين كنيزان ، به عادت مألوف خود را بزرگ زاده يا شاهزاده خوانده باشد ، و دور نيست كه امام حسين بن على عليه السلام يكى از اين دختران را به زنى گرفته و امام على بن الحسين از او متولد شده باشد .
اما اگر چنين حادثه اى رخ داده باشد ، در خلافت عثمان بن عفان بوده است نه در خلافت عمر بن الخطاب ، و آن زن ، بزرگ زاده اى ايرانى بوده است نه دختر يزدگرد پادشاه 2ايران؛ چه شمار دختران يزدگرد معلوم است .
ظاهر عبارت مسعودى نشان مى دهد كه آنان سالها در مرو به سر برده اند و فرزندانى از آنان به جاى مانده است . ۲
در پايان اين بحث ، تذكر نكته اى ديگر نيز لازم مى نمايد . و آن اينكه در كتاب شريف اصول كافى پس از نوشتن جمله ياد شده «فَخيرةُ اللّهِ منَ العَرَبِ هاشم» آمده است:
روايت كرده اند كه ابوالاسود در اين باره گفته است:

وَانَّ غُلاما بَينَ كِسْرى وَ هاشِمِ لأَكْرَمُ مَنْ نِيطَتْ عَلَيْهِ التَّمائم۳
ابوالاسود كه بود ، شخصيتى است حقيقى يا نه ، بدان كارى نداريم . اما خود استشهاد بدين بيت و اينكه مقصود از غلام ميان كسرى و هاشم ، امام على بن الحسين عليه السلام باشد ، كافى نيست ، چه رسد بدانكه چنين بيتى در ديوان فرزدق ديده

1.فتوح البلدان ، ص ۳۲۳ .

2.مروج الذهب ، ج ۱ ، ص ۱۷۷ .

3.اصول كافى ، ج ۱ ، ص ۴۶۷ .


امامزادگان و زيارتگاه های شهر ری
248

گذشته از اين استنباطهاى تاريخى ، سندى ديگر در دست داريم كه نشان مى دهد تا آغاز سده دوم هجرى شهربانو و يا شاهزاده و يا شاهزاده خانم ايرانى در خاندان هاشمى شناخته نبوده است .
اين سند ، نامه اى است كه ابو جعفر ، منصور دوانيقى در پاسخ محمّد بن عبداللّه بن حسن ، نفس زكيه نوشته است . محمّد ـ كه خود را مهدى امت مى خوانده و دعوى امامت و خلافت داشته است ـ نامه اى به منصور مى نويسد . فضيلت خاندان خود را برمى شمارد و سرانجام ، منصور را به اطاعت خود مى خواند . منصور در پاسخ او نامه اى طولانى و تهديدآميز نوشته و در ضمن آن مى گويد:
پس از مرگ رسول خدا فاضل تر از على بن حسين در خاندان شما نزاييد و مادر او ام ولد بود . ۱
نوشتن ام ولد ، تحقيرى است كه منصور به محمّد بن عبداللّه روا مى دارد .
اين نامه ـ كه طبرى آن را در حوادث سال يكصد و چهل و پنج هجرى آورده ـ نيم قرن پس از رحلت على بن الحسين عليه السلام نوشته شده است . بسيارى از هاشميان ـ كه در طبقه دوم پس از سول اكرم اند ـ زنده بوده اند . اگر داستان اسير شدن شهربانو و آوردن او به مسجد مدينه درست ، و اگر مادر على بن الحسين دختر يزد گرد پادشاه ايران بود ، منصور چنان عبارتى را نمى نوشت و اگر دروغ نوشته بود ، محمّد سخنش را در دهانش مى شكست و بدو پاسخ مى داد ، كه مادر على بن الحسين شاهزاده بوده است نه كنيز .
اين نامه ، سندى رسمى است كه قرنها پيش از اسناد مورد بحث ، نوشت شده است . به هر حال چنانكه آمد ، داستان شهربانو بر اساس چنين روايتهاى شبهه ناك است .
هيچ دور نيست كه در فتحهاى مدائن و نهاوند كنيزكانى به اسيرى رفته باشند ،

1.طبرى ، بخش ۳ ، ص ۲۱۳؛ انساب الاشراف ، بلاذرى ، ج ۳ ، ص ۱۰۱ .

  • نام منبع :
    امامزادگان و زيارتگاه های شهر ری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 194892
صفحه از 336
پرینت  ارسال به