واقع گرديده است و وضع كلّى ساختمان مى رساند كه اطاق يا حرم بى بى شهربانو اگر با اين بناى سنگى در يك زمان ساخته نشده باشد ، ديرتر از آن ، بنا نگرديده است ، بلكه به جرأت مى توان گفت كه بنياد آن را پيش از بناى سنگى نامبرده گذارده اند و دلايل اين قدمت وضع جزئيات بقعه بى بى شهربانو از لحاظ ديوار و دو درگاه شمالى و جنوبى آن و قراين ساختمانى ديگر است .
در جنوب حرم ، اطاق طويل مسدودى است كه طول آن در جهت شرقى و غربى بوده ، از مشرق به بناى مربّع سنگى سابق الذّكر منتهى مى گردد و معلوم مى دارد راه ورود به بناى سنگى مزبور در ابتدا از همين اطاق طويل ـ كه دهليز آن محسوب مى شد ـ بوده است .
در شمال حرم ، مسجد يا رواقى از عهد قاجاريّه قرار دارد كه كتيبه و تاريخى ندارد ، ولى به نظر مى رسد متعلّق به حدود دو قرن پيش باشد .
اين مسجد يا رواق به وسيله يك در به حرم مربوط مى شود ، ولى درِ مزبور عموما بسته است و مردانى كه در زمره سادات نيستند و به زيارت بقعه بى بى شهربانو مى روند ، به پيروى از معتقدات مردم داخل حرم بقعه نمى شوند ، عموما در اين مسجد يا رواق مراسم زيارت را به جاى مى آورند و صحن بزرگ تر بقعه ـ كه حياط بيرونى آن حساب مى شود ـ در شمال همين مسجد قرار دارد و در شمال صحن اطاقى است كه ميهمانان متولّى يا زوّار ديگر در آن سكونت مى نمايند و پشت اطاق از سمت شمال به صخره كوهستان متّصل مى شود .
با كمى دقّت و تجسّس در ديوارهاى خارجى بنا معلوم مى شود صحن شمالى بقعه ـ كه حياط بيرونى فعلى باشد ـ در قديم يعنى موقع آبادى شهر رى مدخلى مناسب از سمت مغرب داشته كه هنوز آثار سر در آن باقى و مشهود است و استنباط مى شود آثار سر در مزبور مربوط به دوره سلجوقى است و اگر اين استنباط درست باشد ، صحن و بقعه بى بى شهربانو در قرون چهارم و پنجم هجرى وجود داشته ، با وضع آن زمان