273
امامزادگان و زيارتگاه های شهر ری

شاهى را متقلّد بود ، و نيز داستان خفه كردن او چنين ذكر گرديده است:
... ورد السلطان محمّد الى الرّى ثانى ذى القعده (492) . فوجد زبيدة خاتون والدة اخيه السلطان بركيارق قد تخلفت بعد ابنها ، فاخذها مؤيد الملك و سجنها فى القلعة ، و اخذ خطها بخمسة آلاف دينار ، و اراد قتلها و اشار عليه ثقاته ان لايفعل ذلك ، فلم يقبل منهم ... و رفعها الى القلعة و خنقت؛ و كان عمرها اثنيتن و اربعين سنة . ۱
در المختصر ابى الفد ا در اين مهم چنين اشارت رفته است:
فى هذه السنة (492) قوى امر محمّد بن ملكشاه ، اخى الملك بركيارق؛ و هو اخو السلطان سنجر لاب و ام ، و امهما ام ولد؛ و اجتمع اليه العساكر و استوزر محمّد مؤيد الملك و اخذ خطها بمال ثمّ خنقها ... . ۲
بركيارق را ، خط ستدن مؤيد الملك از زبيده خاتون و قتل وى سخت گران آمد ، از اين رو در نبرد كرّت بعد كه به سال 494 ميان بركيارق و محمّد رخ داد ، و بركيارق ظفر يافت ، و مؤيد الملك اسير گرديد ، سلطان وى را پس از مدتى ، نه بس دير ، به دست خويش گردن بزد؛ و عمده سبب ، همان داستان مادر بود . ۳
ابن اثير در اين معنا چنين گفته است:
فلما اسرالسلطان بركيارق مؤيد الملك راى خطّه فى تذكرته بخسمة الاف دينار فكان اعظم الاسباب فى قتله ... . ۴
بركيارق جهت زنده نگاهداشتن نام مادر ، يكى از دختران خويش را ـ كه بعدها به عقد مسعود سلجوقى درآورد ـ زبيده ناميد ، كه به سال 532 درگذشت .
در كامل ابن اثير در وقايع سال 532 چنين نقل گرديده است:
فيها توفيّت زبيدة خاتون ابنة السلطان بركيارق زوج السلطان مسعود . ۵

1.كامل ابن اثير ، جزء ه ، ص ۱۹۱ .

2.المختصر ، ج ۲ ، ص ۲۲۲ .

3.وزارت در عهد سلاطين بزرگ سلجوقى ، ص ۱۳۱ ـ ۱۳۲؛ راحة الصدور ، ص ۱۴۸؛ مجمل فصيحى ، بخش دوم ، ص ۲۱۲ .

4.كامل ابن اثير ، جزء ۸ ، ص ۱۹۱ .

5.همان ، جزء ۸ ، ص ۳۶۳ .


امامزادگان و زيارتگاه های شهر ری
272

روحه ـ شيعى و معتقد و مستبصر و عالم و عادل بود ، اما چون در مشورت سلطنت و قوّت وزارت و فرماندهى و جهاندارى به جايى رسيد كه مادر سلطان بركيارق را به نكاح بخواست ، و گنجهاى عالم برداشت و بر لشكرهاى دنيا از حدّ روم تا بيوزكند و بلاد تركستان و چين و ماچين فرمانده شد ، و سلطان نشانى و تاج بخشى مى كرد ، امرا و خواجگان دولت بر وى حسد بردند . ۱
مؤيد الملك به سال 492 ، به سبب وحشتى كه از مجدالملك و زبيده خاتون و بركيارق وى را عارض شد ، در خفا پناهى مى جست . از اين رو به گنجه نزد محمّد برادر بركيارق رفت ، و او را برخلاف برادر براغاليد ، و به عزم جنگ با بركيارق همدان را عازم شدند ۲ ، و آوازه برآوردند كه خاتون [زبيده] و مجدالملك ميل به مردم الموت دارند ، و به ملحدان پيوسته اند ۳ و مردم را بديشان بدگمان ساختند .
بدين ترتيب ، مجدالملك در 18 شوال 492 مقتول گرديد ۴ و زبيده خاتون را نيز در رى به دستور ؤيدالملك محبوس و خفه كردند . بركيارق كه تاب مقاومت سپاهيان محمّد و ؤيدالملك را نداشت ، پيش از اين واقعه رى را ترك گفته ، به اصفهان رفت .
محمّد در رى به سلطنت نشست و ؤيدالملك باز وزارت يافت ۵ . در نسايم الاسحار اين تفصيل چنين ملخّص شده است:
[مؤيد الملك]به گنجه آمد به خدمت سرير سلطان محمّد بن ملكشاه ، و او را بر سلطنت و استخلاص ملك از بركيارق تحريض كرد ، و خروج نمودند ، و بعد از كرور مصافات و حروب ، غلبه سلطان محمّد را شد ، و مالك ممالك گشت ، و مؤيد الملك باز وزارت را استيناف نمود ، و مادر سلطان بركيارق را به قصد او خنق و خبه كردند ، و مجدالملك قمى را به سعى او بر تيغ قهر گذرانيدند . ۶
در الكامل در اين باب ، كه زبيده خاتون در رى در غيبت پسر سرپرستى كارهاى

1.النقض ، ص ۸۷ .

2.وزارت در عهد سلاطين بزرگ سلجوقى ، ص ۱۱۹ .

3.تاريخ ال سلجوق در آناطولى ، ص ۲۱ .

4.همان ، ص ۱۱۱ و ۱۳۰ .

5.همان ، ص ۱۳۰ .

6.نسائم الاسحار ، ص ۵۳ .

  • نام منبع :
    امامزادگان و زيارتگاه های شهر ری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 194904
صفحه از 336
پرینت  ارسال به