127
مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2

امام پس از بيان لوازم ايمان به لوازم اسلام اشاره مى فرمايد و با استفاده از صنعت جناس اشتقاق ، اسلام را با سلامت ماندن ديگران از دست و زبان انسان پيوند مى دهد و شرط مسلمانى را ، آسودگى همگان از دست و زبان ما مى داند ؛ آسودگى از غصب اموال و سرقت و ضرب و شتم و آسايش از غيبت و تهمت و دشنام و ديگر گناهان .
امام در پايان حديث ، يكى از لوازم پيروى از اهل بيت عليهم السلام را نيز بر مى شمرد و همسايه آزارى را با ادعاى تشيّع و پيروى از ايشان ناسازگار مى خواند ؛ چه ، فرمانهاى متعددى از سوى خداوند و پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله درباره احترام همسايه و نيازردن او در دست است كه مخالفت با آنها ، شخص را از دايره ايمان و پيروى اهل بيت عصمت و طهارت و خاندان وحى ، بيرون مى برد .
در يكى از اين فرمانها ، پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله به سه تن از بزرگ ترين ياران خود ، امام على عليه السلام ، سلمان و ابوذر ، به صراحت مى فرمايد كه در مسجد ، ندا دردهند كه ايمانى براى همسايه آزار نيست و جالب توجه اينجا است كه متن اين فرمان با بخش پايانى حديث مورد شرح ما كاملاً يكسان است ۱ .

۱۰.الإمام الرضا عليه السلام :يا عبد العظيم! ۲ أبلغ عنّي أوليائي السلام وقل لهم أن لا يجعلوا للشيطان على أنفسهم سبيلاً ومرهم بالصدق في الحديث وأداء الأمانة ومرهم بالسكوت وترك الجدال فيما لا يعنيهم وإقبال بعضهم على بعض والمزاورة؛ فإنّ ذلك قربة إلي ، ولا يشتغلوا أنفسهم بتمزيق بعضهم

1.ر .ك : وسايل الشيعة ، ج۸ ، ص ۴۸۷ ، ح ۱ .

2.تخاطب امام رضا عليه السلام و عبد العظيم بعيد مى نمايد و محتمل است كه در سند اصلى ، ابوالحسن عليه السلام يعنى امام هادى عليه السلام بوده است و به وسيله ناقلان بعدى به اشتباه تفسير به ابو الحسن الرضا عليه السلام شده باشد .(ر .ك: معجم رجال الحديث ، ج ۱۰ ، ص ۴۹) .


مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2
126

آن با اسلام پرداخته اند . با توجه به اين زمينه مى توان احتمال داد كه حديث به كمال ايمان و لوازم اخلاقى آن اشاره دارد ؛ اگر چه محتمل است با توجه به صدور حديث از امام رضا عليه السلام ، كه از نظر تاريخى پس از نزاع مشهور مرجئه ، خوارج و معتزله قرار دارد ، به تفاوت كلامى اسلام و ايمان نيز ناظر است . از ديدگاه امامان معصوم شيعه عليهم السلامايمان مفهومى پر دامنه تر و از جنبه مصداقى محدودتر از اسلام است و از اين رو ، ايمان و اسلام را مانند كعبه و مسجد الحرام دانسته اند كه يكى در دل ديگرى است و هر كس كه در كعبه باشد ، در مسجد الحرام است؛ ولى هر كس كه در مسجد الحرام باشد لزوما در كعبه نيست . اين همان مفهوم آيه 14 سوره حجرات است كه خداوند به اعراب ، نسبت مسلمانى مى دهد، ولى آنان را مؤمن نمى خواند ۱ ؛ چون ايمان آنان در همين مرحله شهادت و اقرار و آزار نرساندن به مؤمنان مانده است و هنوز به قلب آن نفوذ نكرده و راسخ نگشته است .
امام رضا عليه السلام در اين حديث به اين معناى اخير توجه داده است و مى فرمايد ، مؤمن فقط در ظاهر به كار نيك نمى پردازد و تنها در حضور ديگران خود را از كار زشت باز نمى دارد . مؤمن به مرتبه اى رسيده است كه از كار نيك خود لذت مى برد و از احسان خود خشنود مى شود و چون فريب نفس امّاره و شيطان اغواگر را خورد و به دام تسويلات انسانى و شيطانى افتاد ، از كرده خود پشيمان مى گردد و از خدا ، آمرزش مى طلبد . اين بازگشت و توبه است كه تفاوت انسان مؤمن را از بى ايمان مى نماياند . هيچ كس نيست كه در تله شيطان ، گرفتار نشود و در سراسر عمر به وسوسه او گمراه نگردد ، اما مؤمنان كه همان اشخاص متقى و پرهيزكارند در برابر اين وسوسه ها ، مقاومت مى كنند و هر گاه نتوانستند ، بلافاصله پس از آن ، به سوى خدا باز مى گردند و استغفار مى جويند .

1. «قالت الاعراب آمنّا ، قل لم تؤمنوا ولكن قولوا أسلمنا ولمّا يدخل الإيمان في قلوبكم» .

  • نام منبع :
    مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 138558
صفحه از 394
پرینت  ارسال به