141
مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2

است و يا نيك پنداشتن و ارزشمند ديدن ؛ اما اين فهم نه با لغت كهن عرب مطابقت دارد و نه با معناى روايتهاى مشابه اين متن كه همگى از امام على عليه السلام صادر گشته اند و به نظر مى رسد همه يك روايت اند كه نقل به معنا شده اند . ما اين دسته روايات را در كتاب منطق فهم حديث گرد آورده ايم و بر طبق تفسير كتاب لغت كهن و معتبر العين ۱ و گفته على عليه السلام كه مى فرمايد : قلت أربعا ، انزل اللّه تصديقى بها في كتابه . . . قلت : قيمة كلّ امرى ءٍ ما يحسن ، فأنزل اللّه في قصّة طالوت«إنّ اللّه اصطفاه وزاده بسطة في العلم والجسم»۲.
گفتنى است كه مى توان علم را در اين حديث به معناى مهارت نيز دانست و در اين صورت قيمت هر كس به اندازه اندوخته او است . خواه اين اندوخته علمى در معارف و علوم معنوى ، اخروى و انسانى باشد و يا مهارتهاى عملى و نافع به حال جامعه و سودمند براى شخص . عمل همگانى به اين حديث ، مى تواند جوهره تلاش و حركت را در ما بيدار كند و جامعه اسلامى را به تكاپو بيندازد تا به قلّه هاى علم سركشند و ستارگان فضيلت را در آغوش كشند ؛ چه ، هيچ كس نمى خواهد كم ارزش بماند و اندازه خود را كوچك ببيند .

۰.11 / 4 . «خاطر بنفسه من استغنى»

اين حديث بخشى از خطبه مشهور امام على عليه السلام به نام «وسيله» است ۳ . در آن خطبه ، كلمه «برأيه» پس از «استغنى» مى فهماند كه منظور ، استبداد رأى و خود كامگى است ؛ به عبارت ديگر گونه اى اعجاب به رأى كه از مشورت و هم انديشى و توجه به انديشه ديگران جلو مى گيرد .

1.العين ، ص ۲۸ ، ۱۸ . خليل فراهيدى در آنجا مى گويد : أحثّ كلمة على طلب العلم ، قول على بن ابيطالب عليه السلام : قيمة كل امرى ءٍ ما يحسن .

2.طوسى ، امالى ، ص ۴۹۴ ، ح ۱۰۸۳؛ سوره بقره (۲) ، آيه ۲۴۷ .

3.ر .ك : تحف العقول ، ص ۹۷؛ نهج البلاغة ، حكمت ۲۱۱ .


مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2
140

خود هديه دهيم و مى توانيم چهره باز و سيماى خندان خود را ، عرصه شكوه ها ، گله ها و اظهار درد و رنج ديگران كنيم و از بار روانى غم و اندوه آنان بكاهيم . روح را تاب اين گشادگى هست ؛ اگر چه مال را توان اين گستردگى نيست . ما نمى توانيم بدهى همه كسان را بپردازيم ، اما مى توانيم غم و اضطراب آنان را تحمّل كنيم و با برخورد خوش و دعاى خير ، لبخند خود را بر لبان او نيز بنشانيم .

۰.11 / 2 . «مجالسة الاشرار تورث السوء الظنّ بالأخيار» .

۰.همنشينى و همصحبتى ، نشان دهنده شخصيت و منش هر كسى است . انسان بر دين دوست خود است ۱ و دوست ، مبناى قضاوت ديگران درباره انسان . دوستى با نيكان ، انسان را در برابر ديگران نيك جلوه مى دهد و همنشينى با تبهكاران و افراد شرور موجب برانگيخته شدن سوء ظنّ اطرافيان و تماشاگران زندگى انسان مى شود . و انسان مؤمن ، وظيفه دارد از اين حالت جلو گيرد و تهمت را از خود دور كند و آبروى خود را محفوظ بدارد . پرسش مطرح در اين زمينه آن است كه پس افراد خيرّ و صالح ، چگونه مصلح شوند و چسان ، بدكاران را اندرز دهند و با معاشرت نيكو ، آنان را به راه راست درآورند؟
پاسخ آن است كه بايد طريقه همنشينى خود را به گونه اى برگزينند كه شك برانگيز نباشد و از توجيه و امتناع ديگران فروگذار ، و به خوبى نيت خود و خوش بينى ديگران ، اتكا نكنند و نيز از پديد آمدن عوارض سوء در خود جلو گيرند . با اين همه ، گاه بدبينى ديگران را چاره اى نيست و بايد آن را هزينه هدايت دانست .

۰.11 / 3 . «قيمة كل امرى ء ما يحسنه» .

بر اساس پژوهشهاى روشمند در فقه الحديث ، مى توان منظور از اين روايت را به آسانى معيّن كرد . فهم ظاهرى عصر كنونى فارسى زبانان از كلمه [ يحسن ]نيكوكارى

1.المرء على دين خليله .

  • نام منبع :
    مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 128832
صفحه از 394
پرینت  ارسال به