157
مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2

درشت او در شگفت مى شدند و به يكديگر مى گفتند: اين پسر رسول خدا صلى الله عليه و آله است. ۱
سيّد نسّابه عبدالحميد ثانى گويد:
زيد از برادرش حسن بزرگ تر بود. علماى انساب او را از برادرش مؤخّر داشته اند؛ ليكن فضل و كرم و سنش، وى را از برادرش حسن متمايز مى سازد.
زيد بن حسن عليه السلام نود سال زندگى كرد و از اهل جود و كرم بود و همه اوصاف در او جمع بود و از زهّاد و اهل ورع به شمار مى آمد. زيد در زمان خود رئيس عشيره و در ميان خويشاوندانش به خير و احسان و فضيلت و شرف مشهور بود. او به جود و شجاعت ممدوح مردمان زمان خود بود و از او در زندگى لغزش ديده نشد و جز خوبى از وى مشاهده نگرديد و از كارهاى ناپسند دور بود. ۲
در كتاب تهذيب التهذيب آمده است كه جناب زيد، از پدر خود و جابر بن عبداللّه انصارى و ابن عبّاس روايت مى كند، و از وى جماعتى ديگر، من جمله عبداللّه بن عمرو بن خدّاش و عبداللّه بن زكريّا انصارى و يزيد بن جعدبه روايت كرده اند. ابن حبّان، زيد بن حسن عليه السلام را از ثقات شمرده و روايت او را مقبول مى داند. ۳
ابن حجر در كتاب تقريب التهذيب گويد:
زيد، فردى هاشمى، مدنى، جليل القدر و بزرگوار بود و در ميان محدّثان و روات از ثقات شمرده مى شود. ۴

1.باقر شريف قريشى، زندگانى حسن بن على عليه السلام ، ج ۲، ص ۵۷۲ .

2.عبدالعظيم الحسني عليه السلام حياته و مسنده، ص ۷۴ .

3.تهذيب التهذيب، ج ۳، ص ۴۰۶؛ اعيان الشيعة، ج ۷، ص ۹۶؛ عبدالعظيم الحسني عليه السلام حياته و مسنده؛ ص ۸۴ .

4.عبدالعظيم الحسني عليه السلام حياته و مسنده، ص ۸۴ .


مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2
156

النّاس من الآفاق لطلب فضله؛ ۱
زيد بن حسن عليه السلام متولّى صدقات رسول خدا صلى الله عليه و آله و مردى مسنّ، جليل القدر و بخشنده و داراى نفس لطيف و خير بى شمار بود و شعراى عصر او را ستوده اند.
در بحارالأنوار ۲ به همين مضمون مطالبى درباره زيد آمده است كه همه اينها دليل بر عظمت و شرافت و جلالت زيد دارد.
علاّمه مجلسى به نقل از مفيد مى نويسد: شعراى زيادى در مدح زيد بن حسن عليه السلام شعر سروده اند كه از جمله آنها محمد بن بشير خارجى است. وى در مدح زيد مى سرايد:

إذا نَزَلَ ابْنُ الْمُصْطَفى بَطْنَ طَلْعَةٍنَفَى جَدْبَها وَاخْضَرَّ بِالنَّبْتِ غُودُها
وَ زَيْدٌ رَبيعُ النّاسِ في كُلِّ شَتْوَةٍإذا اخْلَفَتْ انْوارُها وَرُعُودُها
حَمُولٌ لِأَشْناقِ الدَّياتِ كَأنَّهُسِراجُ الدُّجى إذْ قارَنَتْهُ سُعُودُها۳
هنگامى كه پسر مصطفى به سرزمينى درآيد، خشكسالى آن را بزدايد و چوب خشك آن وادى به سبزى بگرايد.
در هر زمستانى كه نزولات و بارندگى نباشد، زيد بهار مردم است.
همه خونبهاها را مى پردازد؛ گويى هنگامى كه ستاره سعد او برآيد، چون چراغى در تاريكى ها است.
مؤلّف كتاب زندگانى حسن بن على عليه السلام درباره زيد مى نويسد:
عبدالرحمن بن ابى الموالى گويد: زيد بن حسن عليه السلام را ديدم كه بر مركبى مى نشست و به «سوق الظهر» مى آمد و در آنجا توقّف مى كرد. مردم را مى ديدم كه در اطرافش جمع مى شدند و به او نگاه مى كردند و از هيكل

1.الارشاد، شيخ مفيد، ج ۲، ص ۲۱ .

2.بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۱۶۳ .

3.الارشاد، شيخ مفيد، ج ۲، ص ۲۱؛ أنساب الأشراف، ج ۳، ص ۷۲ ـ ۸۴ ؛ اعيان الشيعة، ج ۷، ص ۹۵ ـ ۹۷ .

  • نام منبع :
    مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 128920
صفحه از 394
پرینت  ارسال به