161
مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2

مردى رفته كه نياكانى بزرگوار دارد.
بسته هايى براى بردگان و گروه هايى براى مهمانى داشت و به هنگام ترس و ناگوارى ها بردبار بود.
وقتى كه آقايى از آنها بميرد، آقايى ديگر برمى خيزد؛ بزرگوارى كه بزرگوارى اش استوار و پابرجا است».
اشعار فراوانى از اين قبيل در فضايل زيد بن حسن عليه السلام سروده شده كه به همين مقدار بسنده شد.
عبداللّه بن ابى عبيده گويد: روزى كه زيد بن حسن عليه السلام در بطحا از دنيا رفت و جنازه او را به مدينه حمل مى كردند، من هم به اتّفاق پدرم به استقبال جنازه او رفته بودم. هنگامى كه به ثنيّه رسيديم، جنازه زيد كه در قبّه اى نهاده و روى شترى گذاشته بودند از دور نمايان شد و عبداللّه بن الحسن بن الحسن عليه السلام (عبداللّه محض) پيشاپيش جنازه پياده حركت مى كرد؛ در حالى كه رداى خود را بر كمرش بسته بود. پدرم گفت: پسرم! ركاب را نگهدار تا من هم پياده شوم و به جنازه زيد احترام كنم. به خدا قسم اگر من سواره باشم و عبداللّه پياده راه برود، به ما خير و نصيبى نخواهد رسيد و هرگز روى سعادت را نخواهيم ديد! پدرم از مركب فرود آمد و به اتّفاق عبداللّه بن حسن در پيشاپيش جنازه حركت كردند؛ تا جنازه را وارد منزل كردند و در آنجا غسل دادند. سپس آن را به قبرستان بقيع بردند و همان جا به خاك سپردند. ۱

عقايد زيد

عقيده و مذهبش، بنابر تحقيق، همان مذهب اماميّه و اهل بيت رسول خدا صلى الله عليه و آله بوده است و در اين، خلافى نيست. وى در مدّت عمرش هيچ گاه دعوى امامت نكرد و

1.عبدالعظيم الحسني عليه السلام حياته و مسنده، ص ۸۴ .


مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2
160

خاك سپردند. ۱
مرگ وى بر بسيارى از مردمان حجاز گران آمد؛ زيرا او تنها حامى محرومان و مظلومان بود. از اين رو، شعرا در وفاتش مرثيه ها سرودند؛ از جمله قدامة بن موسى الجحمى ۲ با اشاره به فضايل زيد، در رثاى او چنين سرود:

«فَإنْ يَكُ زَيْدُ غالَتِ الاَْرْضُ شَخْصَهُفَقَدْ بانَ مَعْروُفٌ فُناكَ وجُودُ
وإنْ يَكُ أَمْسى رَهْنَ رَمْسٍ فَقَدْ ثَوىبِهِ وَهْوَ مَحْمُودُ الْفِعالِ فَقيدُ
سَميعٌ اِلَى الْمُعْتَرِّ يَعْلَمُ أنَّهُسَيَطْلُبُهُ الْمَعْرُوف ثَمَّ يَعُودُ
وَلَيْسَ بِقَوّالٍ وَقدْ حَطَّ رَحْلَهُلِمُلْتَمِسِ الْمَعْرُوفَ أيْنَ تُريدُ
إذا قَصَّرَ الْوَعْدُ الدَّنِيُّ نَما بِهِإلَى الْمَجْدِ آباءُ لَهُ وَجُدُودُ
مَبا ذيلُ لِلْمَوْلَى مَحاشيدُ القُرىوَفي الرَّوْعِ عِنْدَ النّائِباتِ أُسُودُ
إذا انْتُحِلَ الْعِزُّ الطَّريفُ فَإنَّهُمْلَهُمْ إرْثُ مَجْدٍ ما يُرامُ تَليدُ
إذا ماتَ مِنْهُمْ سَيِّدٌ قامَ سَيِّدُكَريمُ يُبَتّي بَعْدَهُ وَ يَشيدُ؛۳
گرچه دست روزگار جسم زيد را ربود، امّا همانا بخشش او آشكار است.
و اگر پيكرش به خاك رفته، پس زمين فقيدى را دربر گرفته كه همه كارهايش پسنديده بود.
او نداى بيچارگان را مى شنود و مى داند كه از او كمك مى خواهند و كامياب باز مى گردند.
او كسى نبود كه به نيازمند بگويد چه مى خواهى و كجا مى روى، بلكه از آنان رفع نياز مى كرد.
اگر هم نيازمندى به همه درخواست هايش نمى رسيد، ولى مى دانست به سوى

1.الارشاد، ج ۲، ص ۲۱؛ اعيان الشيعة، ج ۷، ص ۹۵؛ بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۱۶۳ .

2.باقر شريف قريشى، زندگانى حسن بن على عليه السلام ، ج ۲، ص ۵۷۳ .

3.بلاذرى، أنساب الأشراف، ج ۳، ص ۷۲ ـ ۷۳؛ تاريخ دمشق، ج ۶، ص ۳۰۲؛ حدائق الوردية، ص ۱۰۷.

  • نام منبع :
    مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 128943
صفحه از 394
پرینت  ارسال به