21
مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2

صومٍ ولا صلاةٍ فى سفر ؛ «عادى»، دزدْ ، و «باغى» كسى است كه براى تفريح به دنبال شكار مى رود، اما نه براى كمك به خانواده اش. اين دو دسته در حال اضطرار نمى توانند از گوشت مردار استفاده كنند؛ همان طور كه در حال اختيار استفاده از مردار براى آنها حرام است. اين دو دسته در مسافرت هم نمى توانند نماز خود را شكسته بخوانند و روزه خود را افطار كنند .
آن گاه از امام سؤال كرد مقصود از اين بخش چيست؟ «وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّيَةُ وَ النَّطِيحَةُ وَ مَا أَكَلَ السَّبْعُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُمْ .» 1 امام در جواب فرمود: «المُنخَنِقَةُ الَّتى انخنقت بإخناقِها حَتّى تَموت، وَ المُوقُوذَةُ، الّتى مَرِضَت وَ وَقَذَها المرض حتّى لم تكن بها حركة المتردّية، التى تتردّى من مكان مرتفع إلى أسفل أو تتردّى من جبلٍ أو فى بدرٍ فَتَموت، و النطيحة، الّتى تنطحها بهيمة اُخرى فتموت ، و ما أكل السبع منه فمات ؛ منخنقه ، حيوانى است كه خفه شده باشد، موقوذه ، حيوانى است كه مريض شده و مرض او به جايى رسيده كه هنگام ذبح از خود حركت و عكس العملى نشان ندهد، متردّيه ، حيوانى است كه از جاى بلندى سقوط كرده و يا در چاهى افتاده و مرده باشد، و نطيحه ، حيوانى است كه حيوان ديگرى او را شاخ زده و مرده باشد، و مراد از و ما اكل السبُع ، حيوانى است كه درندگان او را دريده و او با همان، مرده باشد. مقصود از «وَ مَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ» قربانيهايى اند كه در جاهليت براى سنگ و يا بت ذبح مى شدند.
آن گاه عبدالعظيم از امام جواد عليه السلام درباره اين قسمت از آيه پرسيد: «وَ

1.مائده (۵) آيه ۳.


مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2
20

امام معصوم نقل شده، مواردى وجود دارد كه با تفسير اجتهادى منطبق است؛ هرچند اين موارد و موارد مشابه ممكن است از علم موهوب ناشى شده باشد و نه استنباطى و عقلانى. و نيز پاره اى از اينها نه استنباط است و نه اجتهاد، بلكه توضيح و تبيين آيا ت و يا واژه ها و يا قسمتهايى از آيا ت است. موارد ذيل را مى توان نمونه هايى از تفسير عقلى دانست.
1-1. صدوق از محمد بن جعفر، ابوالحسين اسدى و وى از سهل بن زياد نقل كرده كه عبدالعظيم حسنى از امام جواد عليه السلام پرسيد: اى فرزند رسول خدا ! چه وقت مردار براى شخصى كه در حال اضطرار است حلال مى شود ؟
امام جواب داد: پدرم از پدرش و ايشان از پدرانشان روايت كرده اند كه اين موضوع را با رسول الله صلى الله عليه و آله در ميان گذاشته و گفتند: اى رسول خدا ! ما در سرزمينى واقع مى شويم و در آن به سختى گرسنگى گرفتار مى شويم؛ چه وقت خوردن مردار براى ما حلال مى شود ؟ رسول خدا جواب داد: «ما لَم تَصطَبحوا أو تَغتَبقوا أو تَحتَفوا بَقْلاً فَشأنُكُم بهذا ؛ مادامى كه به مى خوارگى و خوش گذرانى نرفته باشيد و حبوباتى نكنده باشيد [كه با آن سدّ جوع كنيد ]مى توانيد از مردار استفاده كنيد.»
سپس عبدالعظيم از امام جواد عليه السلام پرسيد: مراد از «فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ» چيست؟
امام در پاسخ فرمود:
العادى، السارق، و الباغى، الَّذى يَبغى الصّيد بَطِراً و لهواً لا ليعود به على عياله ، ليس لهما أن يأكلا الميتة إذا اضطرّا؛ هى حرامٌ عليهما فى حالِ الاضطرارِ كما هىَ حرامٌ عليهما فى حالِ الاختيار ، وَ لَيسَ لَهما أَن يقصّرا فى

  • نام منبع :
    مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 129038
صفحه از 394
پرینت  ارسال به