طولون در سال 203 قمرى متولد شد و در سال 270 ه.ق رحلت كرد و وفات سيّده نفيسه خاتون در سال 208 ه.ق بود؛ بنابراين حتما مكالمه نفيسه با غير احمد بن طولون بوده و مورخان اشتباها احمد بن طولون ذكر كرده اند.
نوشته اند كه نفيسه خاتون به دست خود قبرش را حفر كرد و همه روزه در ميان آن مى رفت و نماز مى گزارد و قرائت قرآن مى نمود و شش هزار ختم قرآن در آن به اتمام رساند. در وقت احتضار (سال 208 ه.ق) روزه دار بود و قرآن قرائت مى كرد و در هنگام خواندن سوره مباركه انعام چون به اين آيه شريفه رسيد: لَهُم دار السَّلامُ عِنْدَ رَبِّهِمْ ۱ دار دنيا را وداع گفت و ماتمى بزرگ سرتاسر مصر را فراگرفت و آن روز از ايام مشهور روزگار شد. از بلاد و نواحى اطراف، مردان و زنان براى تشييع جنازه آن مخدره به مصر مى آمدند و دسته دسته بر وى نماز مى گذاشتند. در آن شب به احترام اين سيده جليله، شمعها برافروخته شد و از هر خانه كه در مصر بود صداى گريه و شيون به گوش مى آمد و تأسفى عظيم بر مردم مصر هويدا گرديد.
مرحوم شيخ عبّاس قمى ۲ به نقل از تاريخ طبرى ۳ مى نويسد: هنگامى كه نفيسه خاتون رحلت نمود، اسحاق بن جعفر الصادق عليه السلام خواست بدن همسرش را از مصر به مدينه آورد و در بقيع به خاك سپارد. مردم نزد امير شهر رفتند تا وى را از اين امر باز دارند؛ اما اسحاق نپذيرفت. مصريان اموال بسيارى براى او جمع كردند تا از آن انديشه برگردد، اسحاق همچنان قبول ننمود. مردم مصر شب را با اندوه و سختى به روز آوردند و چون بامداد رسيد، خدمت اسحاق جمع شدند و حال او را دگرگون ديدند. سبب را سؤال كردند، گفت: ديشب رسول خدا صلى الله عليه و آله را در خواب ديدم كه مرا فرمود: اموال ايشان را رد كن و سيده نفيسه را نزد ايشان دفن نما. لاِ?َّ الرَّحْمَة تَنزِلُ عَليْهِم بِبَرَكاتها؛