25
مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2

«بل يُخيّرُهُم وَ يُمهِلهُم حتّى يَتُوبوا؛ خداوند بندگان خود را مخير كرده و به آنها مهلت داده است كه توبه كنند.»
راوى پس از آن، اين نكته را از امام سؤال كرده كه آيا خداوند بندگان را به كارهايى كه بيرون از توان آنهاست تكليف مى كند؟
امام رضا عليه السلام با استناد به آيه اى از قرآن، اين تصور را رد كرده و در پاسخ گفته است:
«كيف يفعل ذلك و هو يقول:«وَ مَا رَبُّكَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبِيدِ» ؛۱چگونه پروردگار اين عمل را انجام مى دهد، در حالى كه فرموده است: خداوند، هرگز به بندگان ستم نمى كند.»۲
5-1. كلينى از تعدادى از راويان شيعى، از احمد بن محمد بن خالد ، از عبدالعظيم حسنى نقل كرده است كه امام جواد عليه السلام براى او گفته كه از پدرش امام رضا عليه السلام شنيده و آن حضرت هم از پدرش امام كاظم شنيده كه عمرو بن عبيد وارد بر امام صادق عليه السلام شد و پس از سلام، در محضر آن بزرگوار نشست و آيه «أَلَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الإِثْمِ وَ الْفَوَاحِشَ»۳ را تلاوت كرد و سپس ساكت شد.
در پى سكوت عمرو، امام عليه السلام علت آن را جويا شد و وى جواب داد كه مايل است گناهان كبيره را از زبان قرآن بشناسد . آن گاه امام صادق عليه السلام گناهان كبيره را بر اساس آيات قرآن، براى او تشريح كرد. آنچه امام در اين اظهارات بيان داشته، استفاده امام نه از ظاهر كلمات قرآن، بلكه نتيجه گيرى از گفته ها و يا افعال خداوند است؛ به عبارتى امام عليه السلام از آنچه خداوند در برخورد با گناه كاران به عمل آورده و يا وعده عذاب داده، استفاده كرده كه اين گونه برخوردها و وعده ها نشان مى دهد خداوند برخى عقايد و رفتارها را نمى پسندد و يا

1.فصّلت (۴۱) ، آيه ۴۶.

2.عيون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۱۲۳؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۱۳؛ بحار الانوار، ج ۵، ص ۱۱ و ۲۰۱.

3.شورى (۴۲) ، آيه ۳۷.


مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2
24

كوفى ، براى ايشان از سهل بن زياد آدمى ، از عبدالعظيم حسنى، از ابراهيم بن ابى محمود خراسانى نقل كرده كه او از امام رضا عليه السلام تفسير اين آيه را پرسيده است: «وَ تَرَكَهُمْ فِى ظُلُمَاتٍ لاَيُبْصِرُونَ» ؛۱ و خداوند آنها را در تاريكيهايى كه ديد ندارند رها كرد.»
امام عليه السلام در جواب پرسش ابن ابى محمود گفته است:
إنّ اللّه تبارك و تعالى لا يُوصَف بالترك كما يوصف خلقه، وَلكنَّهُ متى علِمَ أَنّهُم لا يَرجِعونَ عنِ الكُفرِ وَ الضَّلال مَنَعَهُم المُعاونة وَ اللُطف و خلّى بينَهُم وَ بَينَ اِختيارِهِم؛خداوند به صفت «ترك» آن گونه كه مخلوقات او به اين صفت متصف هستند، توصيف نمى شود، ليكن چون خداوند به كفر و گمراهى آنها آگاهى دارد و مى داند كه آنان از كفرشان برنمى گردند، لطف و كمك خود را از آنها گرفته و آنها را ميان خود و انتخابشان آزاد گذاشته است.»
ابراهيم بن ابى محمود، سپس از ختم قلب در اين آيه پرسيده است: «خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَ عَلَى سَمْعِهِمْ» ؛۲خداوند بر قلبها و گوشهايشان مهر زد.»امام عليه السلام در جواب چنين توضيح داده است: «الختمُ هُوَ الطبعُ عَلى قُلوبِ الكُفّارِ عُقوبة على كُفرهِم؛ختم مهر زدن بر دلهاى كافران براى كيفر دادن به كفرشان است.» همان گونه كه خداوند فرموده: «بَلْ طَبَعَ اللّهُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلاً» ؛۳پروردگار بر دل آنها مهر زده است و جز عدّه اندكى ايمان نمى آورند.»
وى آن گاه از امام عليه السلام پرسيده كه آيا خداوند بندگان خود را به معصيت مجبور مى كند ؟ و امام جواب داده است:

1.بقره (۲) ، آيه ۱۷.

2.بقره (۲) ، آيه ۷.

3.نساء (۴) ، آيه ۱۵۵.

  • نام منبع :
    مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 129026
صفحه از 394
پرینت  ارسال به