309
مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2

اوّل . با اينكه در فرمان حسينعلى ميرزا ، كه در حدود 30 سال پيش از اين فرمان نوشته شده، به صراحت گفته اند: «قريه زرگنده و اسلكه و بالغ آباد و چهارهرز متعلق به قريه مذكوره كه واقع است در بلوك شميران دارالخلافه طهران؛ وقف آستانه عرش درجه مزار كثيرالانوار ملك پاسبان متبركه امامزاده واجب التعظيم و لازم التكريم حضرت عبدالعظيم عليه التحية و التسليم» است؛ در اين فرمان هيچ اشاره اى به موقوفه بودن زرگنده و توابع آن نشده، بلكه به عنوان قريه اى كه در دست ميرسيّدعلى متولّى بوده و مداخل كلى از آن جا مى برده، ياد شده است.
دوم . قريه زرگنده و توابع آن، به طورى كه در فرمان اشرف افغان مصرح است، از موقوفات جديده (خاصه) بوده و ميرسيّدعلى متولّى، حقى در توليت آن نداشته كه با ماليات قريه رامين ملك شخصى خود در شهريار مبادله نمايد. همچنان كه پادشاه وقت هم، كه سمت توليت موقوفات خاصه را داشته، حق بذل و بخشش اموال موقوفه را نداشته است.
سوم . در فرمان محمدشاه تنها صحبت از واگذارى قريه زرگنده به ميان آمده و هيچ اشاره اى به اسلكه و بالغ آباد و چهارهرز نشده و پس از آن معلوم نيست چه بر سر اين چند موقوفه آمده است.
ظاهرا چنين به نظر مى رسد ، كه پس از مصادرات نادرشاه كه متولّيان و متصديان موقوفات، وقفنامه ها را پنهان كرده و بعضا خود متوارى شده بودند ، جمعى فرصت طلب كه به عنوان مستأجر و مباشر، اين املاك را در تصرف داشته اند، به ضبط آنها پرداخته، به مدت هفتاد هشتاد سال از پرداخت عوايد آستانه خوددارى كرده اند ، تا سال 1229 كه حسينعلى ميرزا فرمان استرداد آنها را صادر كرده ، ولى اين فرمان نيز به طور كلى اجرا نشده و احتمالاً بين متولّى و متصرفان آن اراضى بدين نحو تراضى به عمل آمده كه قريه زرگنده به متولّى سپرده شود و مزارع تابعه به ملكيت متصرفان باقى بماند. پس از چندى قريه زرگنده را نيز به وزير مختار روس بخشيده اند و بدين ترتيب قسمتى از پرارزش ترين موقوفات آستانه حضرت عبدالعظيم عليه السلام از دست رفته است.


مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2
308

ب - فرمان محمدشاه قاجار با مهر چهارگوش او بالاى فرمان در مورد واگذارى زرگنده به سفارت روس

الملك للّه

«محمدشاه غازى صاحب تاج و نگين آمدشكوه ملك و ملت رونق آئين و دين آمد»
طغرا الملك للّه تعالى عزّ شأنه العزيز آنكه: چون قريه زرگنده شميران در دست عاليجناب ميرزا سيّدعلى متولّى باشى حضرت عبدالعظيم (عليه آلاف التحيّة و التكريم) بود مداخل كلى از آنجا مى برد و نظر به اينكه قريه مزبور محل ييلاقى جناب جلالتماب وزير مختار روس بود. قريه مزبوره را واگذار به وزير مختار روس فرموديم ، در عوض قريه مذكوره ماليات قريه رامين من بلوك شهريار را كه ملكى مشاراليه است به او مرحمت فرموديم كه همه ساله بر سبيل استمرار دريافت كرده ، صرف معيشت و گذران خود كند و به دعاگويى دولت علّيه اشتغال نمايد.
نقدا: سى و يك تومان و يكهزار و دويست و پنجاه دينارجنس: پنجاه خروار
مقرر آنكه: حكام حال و استقبال دارالخلافه طهران، قريه رامين را از تيولى عاليجاه پاشابيك مقطوع و در عوض قريه زرگنده، در حق عاليجاه سابق الالقاب برقرار داشته؛ قلم و قدم از آنجا كشيده و كوتاه دارند و به هيچ وجه تا آنكه مشاراليه در كمال فراغت منافع و ماليات آنجا را بازيافت داشته به مصارف گذران و مخارج خود برساند . المقرر آنكه . عاليجاهان مستوفيان عظام و كتّاب خيريت اكتساب دفترخانه مباركه شرح فرمان جهان مطاع را در دفاتر خود ثبت نموده از شوائب تغيير و تبديل مصون و محروس دارند.
«تحريرا فى شهر ربيع الثانى سنه 1260» در اين سند شوم كه پادشاهى نالايق و دست نشانده بيگانه، به موجب آن مرغوب ترين موقوفه آستان را به سفير روس بخشيده است، چند نكته حيرت انگيز به چشم مى خورد:

  • نام منبع :
    مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 128934
صفحه از 394
پرینت  ارسال به