347
مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2

حرفى ندارم و هيچ كس نمى تواند اين موضوع را انكار كند؛ بلكه اصلاح امور مملكت از قبيل امور مالى و قضايى و اصلاح ساير ادارات لازم است. ما اگر بخواهيم سلطنت را محدود كنيم و حقوقى براى دولت و وظايفى براى وزرا تعيين كنيم، حتما قانون اساسى و دستورالعمل مى خواهيم؛ چنانچه بعضى از اين قوانين نوشته شده. اما مى خواهم بدانم در مملكت اسلامى كه داراى مجلس شوراى ملى است، قوانين آن مجلس بايد مطابق قانون اسلام و قرآن باشد يا مخالف با قرآن و كتاب آسمانى؟
اگر اين قانونها مخالف با شرع و اسلام نيست و باعث تقويت اسلام است، با كمال ميل و رغبت قبول كنيد و با جان و دل بپذيريد و اگر مخالف يا ضد قانون الهى است، بر شما واجب است كه تا جان در بدن داريد زير بار اين قانون نرويد. (در اين هنگام شيخ فضل الله قرآن كوچك جيبى خود را بيرون آورد و قسم ياد كرد كه) من مخالف اساس مشروطيت و مجلس نيستم؛ بلكه اول كسى كه طالب اين اساس بود، من بودم و فعلاً هم مخالفتى ندارم؛ اما مشروطه به همان شرايطى كه گفتم: بايد قانون اساسى و قوانين داخلى مملكت مطابقت با شرع داشته باشند... كدام مشروطه اجازه مى دهد كه قلم و بيان اين قدر آزاد باشد؟! شما روزنامه شماره سيزده كوكب درّى را اگر نخوانده ايد، بخوانيد و ببينيد كه در آن نسبت به ائمه اطهار و مقدسات مذهبى چقدر توهين و ناسزا نوشته است!
اى مردم! اگر در دين اسلام ثابت هستيد، زير بار آنچه مخالف دين شما است نرويد!

ب) ارسال تلگرام

از جمله برنامه هاى متحصنين، ارسال متنهاى مختصر به علماى نجف و ساير بلاد بود كه يك نمونه آن نقل مى شود: شيخ محمد آملى يكى از ياران شيخ فضل الله و از متحصنين در سيزده جمادلى الاول 1325 ق تلگرامى به اين مضمون براى علماى نجف فرستاد:


مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2
346

جمله كسانى كه خيلى زود متوجه اين انحراف شد، آيه الله شيخ فضل الله نورى بود. وى در تحقق مشروطيت نقش قابل توجهى داشت، اما به محض اينكه احساس خطر كرد، زودتر از همه تلاش خود را براى جلوگيرى از انحرافات آغاز نمود. اما روشنفكرانى كه خود نقش بسزائى در ايجاد انحراف داشتند و نيز عوامل ديگر، موجب گرديد كه نه تنها آيه الله شيخ فضل الله نورى در تحقق اهداف خود توفيق نيابد، بلكه مورد شماتت و دشمنى نيز قرار گيرد؛ به طورى كه وى براى رسيدن به مقصود، به حضرت عبدالعظيم هجرت كرد و به همراه عده اى از علما و طرفداران خود در جوار حضرت به بست نشستند. آنها با روشهاى متنوعى به روشنگرى مردم و تبيين اهداف خود پرداختند. ۱ اين روشها عبارت بودند از:

الف) سخنرانى

سخنرانيها بيشتر در مواقعى بود كه جمعيتى انبوه حضور داشتند. در اينجا قسمتى از يك سخنرانى آيه الله نورى را ذكر مى كنيم:
...به واسطه ظلم و تعديات عمّال سلطنت و وزراى خائن، مردم به جان آمده اند و فريادشان بلند شد؛ براى جلوگيرى از اين ظلم و ستم به علما مراجعه كردند.
آقا سيّد محمد طباطبايى و آقا سيدعلى بهبهانى و دو نفر ديگر به منزل ما آمدند و از من كمك و استمداد خواستند. من از قصدشان براى كار سؤال كردم، در پاسخ گفتند: كه عزل صدر اعظم (عين الدوله) و مسيو نوز بلژيكى و محدود كردن سلطنت مقصود ما است. ديدم حرف درست و قصد صحيحى است. از اين رو، با علما همراه شدم و به طرف قم حركت كردم. مقاومت و پايدارى كرديم تا شاه تسليم شد و عين الدوله و مسيو نوز را عزل كرد و مشروطيت را پذيرفت. بارها اين را گفته ام و باز به تمام شما مى گويم كه من در موضوع مشروطيت و محدود بودن سلطنت هيچ

1.سيدمجيد حسن زاده، شيخ فضل الله نورى در ظلمت مشروطه، ص ۸۳ - ۹۳.

  • نام منبع :
    مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 128973
صفحه از 394
پرینت  ارسال به