53
مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2

و با زبردستى آنها را گرفت. آن گاه آيه پس از بيان اينها، خطاب به مشركان مى گويد: «أَكُفّارُكُم خيرٌ مِن أُولِئكم.»۱ حال با توجّه به مكان نزول آيه و سياق آن، حمل آن بر ائمه عليهم السلام، صرف نظر از ضعف سند روايت، مى تواند از باب تعميم معناى آيات و تأويل آن باشد. بنابراين، مى توان براى آيه تأويلى غير از مورد نزول آيه دانست. البته چنين تأويلاتى، اهل معرفت خاص مى خواهد.
3. در روايتى ديگر، شيخ صدوق از ابوالقاسم، على بن احمد بن موسى بن عمران دقّاق نقل كرده است كه وى گفته: محمد بن ابو عبدالله براى ما نقل كرد از سهل زياد آدمى كه عبدالعظيم حسنى گفت: امام هادى عليه السلام از پدرش و او از اجدادش از امام مجتبى عليه السلام نقل كرده كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «إنَّ أبابكر منّى بمنزلة السمع، و إنّ عمر منّى بمنزلة البصر، و إنّ عثمان منّى بمنزلة الفؤاد؛ ابوبكر براى من به منزله گوش و عمر به منزله چشم و عثمان به منزله قلب هستند.» امام مجتبى عليه السلام فرمود: روز بعد خدمت رسول خدا رسيدم. على، عمر، ابوبكر و عثمان در خدمت ايشان حضور داشتند. عرض كردم: پدر! از شما درباره اصحابتان كلماتى را شنيدم. مقصودتان از آنها چه بود ؟
پيامبر فرمود: آرى، اكنون برايت توضيح خواهم داد كه مقصودم چيست؟ پس از اين، حضرت به سوى آنها اشاره كرد و فرمود: «هم السمع و البصر و الفؤاد و سيسألون عن ولاية وصيّى هذا؛ اينان چشم و گوش و قلب هستند و به زودى درباره ولايت وصى من -با اشاره به على بن ابى طالب- مورد سؤال قرار خواهند گرفت» و در ادامه افزود: خداوند عزوجل فرموده است: «إِنَّ الْسَّمْعَ وَ الْبَصَرَ كُلُّ أُوْلئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً» ؛ ۲«همانا گوش و چشم و قلب مورد بازخواست قرار خواهند گرفت.» سپس افزود: «و

1.قمر (۵۴) ، آيه ۴۳.

2.اسراء (۱۷) ، آيه ۳۶.


مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2
52

تعبير كرده است: «يَهدى اللّه لِنورِهِ مَن يَشاء» ؛۱«خداوند هركس را كه بخواهد به نورش هدايت مى كند.»«ما كُنتَ تَدرى مَا الكتابُ و لا الايمان وَلكن جَعَلناهُ نورا» ؛۲«تو نبودى كه بدانى كتاب و ايمان چيست، ولى ما آن را نور قرار داديم.» با اين وصف، نورْ خوانده شدن قرآن معناى مجازى دارد. در واقع قرآن به نور تشبيه شده است ، از اين جهت كه اين كتاب آسمانى انسانها را از ظلمتكده جهل و كفر به دانش و ايمان رهسپار مى كند. از اين رو خدا آن را نور معرفى كرده است.
مراد از «نور» در آيه مورد بحث به قرينه «انزلنا»، قرآن است. نور بودن قرآن از باب استعاره است، به دليل اينكه قرآن در روشنگرى همانند نور است. ۳ چنين تعبيرى در واقع تعبير از شى ء به اعتبار كاركرد آن است؛ چه اينكه اين كتاب مردمان را از ظلمت كفر و گمراهى رهايى مى دهد و يا راه خروج از آنها را بيان مى كند. در اين آيه، امام به نور تأويل شده است از اين جهت كه امام نقش قرآن را ايفا مى كند.
2. كلينى از احمد بن مهران، از عبدالعظيم حسنى، از موسى بن محمد عجلى، از يونس بن يعقوب كه وى خبر را به صورت مرفوعه روايت كرده است، در اين روايت از امام باقر عليه السلام درباره آيه: «كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا كُلِّهَا» ؛۴ همه آيات ما را تكذيب كردند»، نقل شده كه ايشان درباره «كذبوا بايآتنا كلّها» گفته است: «يعنى الأوصياء كلّهم؛ ۵ مقصود از آيات ، همه اوصيا هستند.»
آيه از آيات سوره قمر است كه اولاً: سوره اى مكى است و ثانياً: در سياق آيات مربوط به آل فرعون مى باشد كه آيات خدا را تكذيب كردند و خداوند مقتدرانه

1.نور (۲۴) ، آيه ۳۵.

2.شورى (۴۲) ، آيه ۵۲.

3.التحرير والتنوير، ج ۲۸، ص ۲۷۳.

4.قمر (۵۴) ، آيه ۴۲.

5.كافى، همان، ص ۲۰۷.

  • نام منبع :
    مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 138917
صفحه از 394
پرینت  ارسال به