85
مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2

كرده بود كه درباره فرزندانش اين چنين ستم روا داريد؟!» و سپس به منزل رفت و از غصّه چند روز بيمار بود.
مسعودى (م 346 ق)، مورّخ معروف مى نويسد:
سادات بنى الحسن، همگى در زندان منصور دوانيقى به شهادت رسيدند. [بدين ترتيب كه] او دستور داد سقف زندان را بر روى آنها خراب كنند. ۱

حسن، جدّ دوم حضرت عبدالعظيم

كنيه اش ابومحمّد و از ياران امام باقر، امام صادق و امام كاظم عليهم السلام بوده است. در زمان حيات، اوّلين پسرش، على را در زندان هاى منصور دوانيقى از دست داد. او دختر خود، سيّده نفيسه ۲ را -كه فردى عابد، زاهد و حافظ قرآن بود- به ازدواج اسحاق، فرزند امام صادق عليه السلام درآورد.
خطيب بغدادى (م 463 ق) در تاريخ بغداد از او چنين مى نويسد: منصور دوانيقى، حسن بن زيد (جدّ دوم حضرت عبدالعظيم) را احضار كرد و سرِ بُريده پسرعمويش، ابراهيم بن عبداللّه را نزد او گذارد و پرسيد: «آيا اين سر را مى شناسى؟». او پاسخ داد: «آرى، مى شناسم» و شعرى خواند:

فَتىً كانَ يَحميهِ مِن الضَيْمِ سَيفُهُوَ يُنْجيهِ مِنْ دارِ الْهَوانِ اجْتنابُها
جوانى كه شمشيرش او را از ستم حفظ مى كردو دورى كردنش از دنيا او را نجات مى داد
سپس با صداى بلند گريست. منصور ناراحت شد و دستور داد كه او را در بغداد حبس و اموالش را غصب كنند. حبس وى، تا آخر حكومت منصور ادامه يافت، تا آن كه پس از منصور، به فرمان مهدى عباسى آزاد شد و سرانجام در سفرى كه به حج داشت، در منزلى به نام «حاجِر» وفات يافت و همان جا به خاك سپرده شد. ۳

1.مُروج الذهب، ج ۳، ص ۳۲۹. زندانى كه جدّ حضرت عبدالعظيم در آن محبوس بوده، در كوفه در كنار فرات قرار دارد. مسعودى، در ادامه مى نويسد: در زمان ما (كه سال ۳۳۲ قمرى است ،) اين مكان، زيارتگاه دوستانِ اهل بيت است.

2.هم اكنون، قبر مطهّر سيّده نفيسه، در شهر قاهره (پايتخت مصر)، زيارتگاه شيعيان و پيروان ساير فرقه هاى اسلامى است.

3.تاريخ بغداد، ج ۷، ص ۳۲۱.


مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2
84

خاندان

نَسَب حضرت عبدالعظيم، چنين است:
ابوالقاسم، عبدالعظيم بن عبداللّه بن على بن حسن بن زيد بن حسن بن على بن ابى طالب. ۱
چنان كه پيداست، حضرت عبدالعظيم از نوادگان امام حسن مجتبى عليه السلام است. گذشته از امام حسن عليه السلام كه مقامش براى همگان آشكار است، ديگر آباى حضرت عبدالعظيم نيز افرادى با سابقه درخشان اند كه براى آشنايى، مختصرى از زندگانى شان را بيان مى كنيم:

عبداللّه، پدر حضرت عبدالعظيم

عبداللّه در شكم مادر بود كه پدرش به فرمان منصور دوانيقى، در مدينه دستگير و به همراه گروهى از سادات حسنى به زندان عراق فرستاده شد.
عبداللّه هرگز روى پدر را نديد و با تربيت و مراقبت جدّش رشد نمود و بعدها صاحب نُه فرزند به نام هاى عبدالعظيم، احمد، قاسم، حسن، محمّد، ابراهيم، زيد، على اكبر و على اصغر شد. وى در اثر فشار ظلم بنى عباس، متوارى بود و به همين جهت، محلّ دفنش نامعلوم است.

على، جدّ حضرت عبدالعظيم

او از زاهدان و مجاهدان در راه حق بود. در سال 144 قمرى به فرمان طاغوت زمان، منصور دوانيقى، به همراه نوزده نفر از عموزادگانش (سادات حسنى) به جُرم حقگويى، در مدينه دستگير شد. گويند هنگامى كه اين افراد، در مقابل حرم شريف پيامبر صلى الله عليه و آله در بند بودند، امام صادق عليه السلام ، در حالى كه اشك از صورت مباركش جارى بود، از حرم بيرون آمد و فرمود: «فرزندان مهاجر و انصار! آيا رسول اللّه سفارش

1.معجم رجال الحديث، ج ۱۰، ص ۴۶، شماره ۶۵۸۰؛ رجال النجاشى، ص ۲۴۷.

  • نام منبع :
    مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج2
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 127850
صفحه از 394
پرینت  ارسال به