كذبيّه غير واقعيه ام مترتب نخواهد بود .
پس خوب است آنچه از ثمرات توليت جناب امين السلطان بالحسّ و العيان ديده ايم در اين عنوان بنگاريم و خلاصه آنها كه دوازده ثمره است در اين كتاب منظور آوريم :
ثمره اول : در منع اشرار از زاويه مقدسه
در زمان قديم جماعتى از اراذل و اشرار و اهل ظلم و سكنه بازار بعد از حيف و ميل اموال مسلمانان در زاويه حضرت عبدالعظيم متحصن مى شدند ، علاوه از آنچه كرده بودند در اطراف صحن شريف اعمال ناشايسته از ايشان سر مى زد و بيعارى را شعار خود قرار مى دادند ، و انجمنى داشتند و جز لغو گوئى و عيب جوئى و معاشرت بى معنى ثمرى بر اجتماع و ازدحام ايشان در آن آستان نبود .
و معلوم است اين اشخاص نه از اهل عبادتند و نه از اهل زيارت جز اينكه حضرت عبدالعظيم را از خود منزجر و بيازارند ديگر ثمرى وجود ايشان نداشته .
و اين فقره مدّتى است موقوف شده ؛ از آنكه هر ماه و هفته استفسار از معتكفين آن آستان مى شود ، و اشخاصى هم بر اين عمل گماشته اند تا عرض عارضين و وضع معتكفين را بدانند كه اگر از اهل شر و رذالتند در مقام دفع و چاره برآيند ، و به لسان خوشى از ايشان معذرت خواسته مجاورين را از شرور ايشان آسوده كنند ، و هم امينى مقرر داشته كه عريضه جات عارضين و ملهوفين از هر بلد را كه به اين آستانه متبركه ملتجى مى شوند جمع نموده در هفته اى يك مرتبه به طهران آورده خود بلا واسطه عرايض را به حضور اقدس شاهانه برده ، ذات اقدس ملوكانه با كمال دقت به عرايض ملهوفين ملاحظه نموده ، احكام عادله در فوق هر يك به دستخط مبارك صادر مى فرمايند .
و هر حكم كه صادر شد جناب امين السلطان آن حكم را راجع به هر اداره اى كه باشد با كمال جدّ و جهد به موقع اجراء مى دارند مى رسانند ، و عارضين با كمال خوش وقتى