كه محتاج زائرين بوده به هر قيمتى كه مى خواستند مى فروختند و بحثى هم بر ايشان نبوده و زوّار هم ناچار هر وجهى كه داشت مى داد و مى خريد .
در اين سنوات تنظيمات حكومتى تكليفات ايشان را معلوم كرده است و نمى توانند از رسم و قانون معيّنى تعدى كنند و آنچه معمول و مرسوم ولايت است و منوط به عدالت از ابتداء سال تا آخر آن بر حسب حكومت ممضى و مجرى است ، و اشخاصى نيز براى ابقاء اين نظم كه عزم فرموده اند موكّلند بدون خلاف انحراف از آن ممتنع است .
والحق تا كنون اين ثمرات كه تحرير مى شود باقى است و هر كسى به حدّ خود واقف و آسوده حال ، و بر اين آستان معتكف است .
ثمره ششم : در تغيير املاك موقوفه از براى خدام و منافع هر يك
مدتى بود متمادى املاك موقوفه اى كه از مراتع و مزارع و دكاكين و قرى و حمامات و خانات كه سلاطين و وزراء و امراء و اعيان و تجار وقف كرده بودند از جهت عين و منفعت معين نبود ، و از اين جهت بسيار حيف و ميل مى شد ، و علاوه در آخر سال بقاياى كثيره مى خواستند ، يعنى آنچه صرف در غير محل مى شد مورد مؤاخذه نمى گرديدند باز مطالبه مى نمودند و مخارج و مصارف غير واقعه مى خواستند !
جناب امين السلطان املاك موقوفه را بتمامها معلوم كرده و منافع آنها را نيز تعيين نموده ، بلكه در سنوات توليت خود بر ارباح و اجارات آنها افزوده و يك نفر از امناى اين بلده را تحويلدار منافع موقوفات قرار داده ، و نويسنده راست قلمى را سررشته دار خزانه نموده ، آنچه در عرض سال از منافع موقوفه عايد شود ثبت و ضبط نموده و آنچه به مواجب و جيره و مقررى خدام اين آستانه مقدسه برقرار است ، و آنچه به مصارف روشنائى چراغهاى متعلق به آستانه مى رسد ، و آنچه به مصارف بنائى و تعميرات و مخارج تعزيه دارى ايام عاشورا و مخارج ساليانه شام و نهار و قهوه و غليان و چاى