133
روح و ريحان ج4

كه محتاج زائرين بوده به هر قيمتى كه مى خواستند مى فروختند و بحثى هم بر ايشان نبوده و زوّار هم ناچار هر وجهى كه داشت مى داد و مى خريد .
در اين سنوات تنظيمات حكومتى تكليفات ايشان را معلوم كرده است و نمى توانند از رسم و قانون معيّنى تعدى كنند و آنچه معمول و مرسوم ولايت است و منوط به عدالت از ابتداء سال تا آخر آن بر حسب حكومت ممضى و مجرى است ، و اشخاصى نيز براى ابقاء اين نظم كه عزم فرموده اند موكّلند بدون خلاف انحراف از آن ممتنع است .
والحق تا كنون اين ثمرات كه تحرير مى شود باقى است و هر كسى به حدّ خود واقف و آسوده حال ، و بر اين آستان معتكف است .

ثمره ششم : در تغيير املاك موقوفه از براى خدام و منافع هر يك

مدتى بود متمادى املاك موقوفه اى كه از مراتع و مزارع و دكاكين و قرى و حمامات و خانات كه سلاطين و وزراء و امراء و اعيان و تجار وقف كرده بودند از جهت عين و منفعت معين نبود ، و از اين جهت بسيار حيف و ميل مى شد ، و علاوه در آخر سال بقاياى كثيره مى خواستند ، يعنى آنچه صرف در غير محل مى شد مورد مؤاخذه نمى گرديدند باز مطالبه مى نمودند و مخارج و مصارف غير واقعه مى خواستند !
جناب امين السلطان املاك موقوفه را بتمامها معلوم كرده و منافع آنها را نيز تعيين نموده ، بلكه در سنوات توليت خود بر ارباح و اجارات آنها افزوده و يك نفر از امناى اين بلده را تحويلدار منافع موقوفات قرار داده ، و نويسنده راست قلمى را سررشته دار خزانه نموده ، آنچه در عرض سال از منافع موقوفه عايد شود ثبت و ضبط نموده و آنچه به مواجب و جيره و مقررى خدام اين آستانه مقدسه برقرار است ، و آنچه به مصارف روشنائى چراغهاى متعلق به آستانه مى رسد ، و آنچه به مصارف بنائى و تعميرات و مخارج تعزيه دارى ايام عاشورا و مخارج ساليانه شام و نهار و قهوه و غليان و چاى


روح و ريحان ج4
132

حضرت عبدالعظيم مى آمدند و تلاقى زوانى و زانيات چه در اوقات شريفه و چه اوقات ديگر در اين زاويه معظمه بوده است .
در اين سالها اين طريق فحشاء منقطع است ، از آنكه در ابتداء توليت جمعى را شكنجه و عقوبت فرمودند ، و مقرر داشتند هر خانه كه در او اين نحو معصيت شود صاحب آن جريمه گزاف دهد بلكه آن خانه هم خراب گردد كه استحقاق تبعيّت و مجاورت حضرت عبدالعظيم را چنين خانه ندارد ، و هر آنكه از اهالى حضرت عبدالعظيم مصرّ در معصيت شود از اين حدود بيرون رود و رخت به خطّه ديگر كشد كه معصيت كردن مهمان در خانه ميزبان روا نبود مگر آنكه آثار توبه و استغفار از وى آشكار شود .
و البته آن كس كه توليت و استيلاء بر نفوس دارد بايد مردم را در اقبال خيرات آمر باشد و از منهيّات ناهى كه ثمرات اين امر و نهى راجع به دولت است و الاّ باعث فساد و خرابى مملكت مى شود .
البته تهديد و وعيد و عقوبت شديد گاهى مفيد است براى آنكه اين مردم نادان اقبال و اقدام در اعمال خير ندارند در زمانى كه خود را محكوم و مأمور ندانند ، و چاره اهل رذل از جهل و نادانى و نافرمانى خداوند سبحان همان تأديب و تعزير است و غير از آن مخلّصى نيست .
خلاصه در طهران كه اهل معصيت اين معصيت را نتوانند اتيان كنند لابد به اين زاويه مى آيند ، در آن هم كه قدرت بر مبادرت و مباشرت به اين معصيت نباشد يا نادم و پشيمان مى شوند يا به جاى ديگر نهضت مى نمايند ، نستجير باللّه من افعال الأراذل !

ثمره پنجم : در تسعيرات غلاّت و حسن اخذ هر قسم از اجناس

تسعيرات غلات و قيمتهاى اجناس و اطعمه بازار در زمان ازدحام و اجتماع زوّار بناء معيّنى نداشت ، هر كسى از سكنه آن زاويه و اهل سوق به هر نحوى كه ممكن بود هر چيزى

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 152181
صفحه از 400
پرینت  ارسال به