مى بيند ، مانند كسى كه به محضر سلطان مقتدرى مى رود چگونه متوّحش و متذكر است حالت زائر هم چنين است ، و اگر مصاحبين وى همراهى به وى نكنند و به لغوگوئى و هرزه سرائى درآيند و غيبت كردن اهل اسلام را شعار خود نمايند البته هجرت و مباعدت از ايشان اولى و انسب است .
و معروف است در نزد عوام كه : راه را بايد تمام كرد هر چه باشد از خرافات و مزخرفات و ذكر حالات و معايب مخلوق . ديگر نمى دانند آنچه حرام است اختصاص به حضر ندارد ، در سفر هم محرّم است محقّقاً . بلى آنچه در سفر مستثناست حداء و شعر است .
و از صحبت شاعر و ساحر و منجم در كتاب « امان الاخطار » مرحوم سيّد بن طاوس نيز نهى فرموده است ۱ .
ثالثاً : خود را براى تهيّه اين عبادت و تكميل زيارت نظيف كند ، و اگر روز جمعه است البته غسل جمعه را ترك ننمايد ، و هر قدر به زوال نزديكتر باشد بهتر است .
و خوب است غذائى كه صرف مى نمايد قدرى ملاحظه كند و اسراف در آن ننمايد تا موجب كسالت نشود و زحمتهاى خود را به هدر ندهد .
و اگر بخواهد بعد از تغذّى مختصرى خواب قيلوله كند مستحب است تا رفع خستگى هم شده باشد ، بعد از آن غسل كند .
و استعمال عطريات هم عموماً استحباب دارد ، خصوص پيش از اداء فرائض كه يك ركعت با استعمال بوى خوش را به هفتاد ركعت مى نويسند .
و اگر متمكن شود صدقه به فقراء دهد نيز قبل از اداء فريضه يك ركعت هفتاد ركعت نوشته مى شود ، و اعطاء صدقات در قبور ائمه عليهم السلام مرويست .
در اين مورد هم به قصد استحباب عموماً بدهد و رعايت كند كه استمالت قلوب موجب